شما در تمام دوران زندگی در حال فروش محصولات و ایده‌هایتان هستید.

ممکن است محصول خاصی را به فروش برسانید یا شاید هنر و مهارت خود را به دیگران عرضه کنید. حتی زمانی که با دختر آرزوهایتان ملاقات می‌کنید، باید توانایی‌ها و استعدادهای خود را برای جلب توجه او به نمایش بگذارید. فرقی نمی‌کند شرکت در یک مصاحبه، خرید یک زمین یا تجربه اول بازاریابی‌تان باشد، شما دائماً در حال فروش توانایی‌ها و کالاهای خود هستید.

اما، بنا به هر دلیلی، کلمه فروش نتوانسته است معنا و مفهوم واقعی خود را در بین افراد جامعه پیدا کند. در نظر خیلی‌ها این کلمه معنای بدی دارد. مطمئنم شما نیز با من موافق هستید که تجربه فروش یک محصول یا خدماتی خاص همیشه خوشایند و باب طبع انسان نیست. ممکن است فردی خرده فروش در فروشگاهی با شما برخورد کند و آرامش شما را بر هم زند یا بازاریابی در وقت ناهار مزاحم شما شود و نگذارد از ناهار خوردنتان لذت ببرید. فرقی نمی‌کند، فروش نباید بدین شکل باشد.

اگر می‌خواهید کارآفرین موفقی شوید در ابتدا باید فروشنده خوب و ماهری باشید. در این مقاله سه نکته ساده و کاربردی را بررسی خواهیم کرد که با رعایت آن‌ها می‌توانید فروش خود را به طرز چشم گیری افزایش دهید.

 بر عیوب و نقصهای خودتان اشراف داشته باشید، در عین حال از اینکه خودتان باشید نترسید.

باید این نکته را بپذیرید که هیچ کس تمام پاسخ‌ها را نمی‌داند. بهتر است بر ایجاد ارتباطی با معنا با دیگران تمرکز کنید تا اینکه برای دانستن تمام نکات تلاشی بیهوده انجام دهید. یکی از بهترین روش‌ها برای برقراری ارتباطی موثر با مخاطبانتان، ارتباط چشمی است. مطمئن شوید که تمام توجه خود را به فردی که با او در حال صحبت هستید اختصاص می‌دهید. به صحبت‌های آن‌ها به دقت گوش دهید.

فراموش نکنید که خودتان باشید. اگر پاسخ پرسشی را نمی‌دانستید به آن‌ها بگویید حتماً نوبت بعد با جواب سؤالشان به نزد آن‌ها می‌روید. اگر قادر نیستید به کسی کمک کنید یا نیازش را برآورده کنید او را به شخص یا سازمانی که می‌تواند این کار را انجام دهد معرفی کنید. فروشنده های خوب بسیار آرام و راحت اند که این امر موجب خواهد شد دیگران نیز در اطراف آن‌ها احساس راحتی کنند.

 هدف خود را در اولویت قرار دهید.

فروشنده های خوب ، صادق و روراست هستند. در بسیاری از سمینارها و ملاقات‌ها افرادی را دیده‌ام که قادر نبودند هدف اصلی خود از این ملاقات‌ها را در ابتدای جلسه بیان کنند. بعد از ده دقیقه این سؤال‌ها برایتان پیش خواهد آمد که چرا ما اینجا هستیم؟ شما چه کاری می‌توانید برای ما انجام دهید؟ این‌ها سؤالاتی هستند که باید فوراً پاسخ داده شوند. معرفی خود را به صورتی قوی، عاطفی و مختصر انجام دهید.

اگر بتوانید در ابتدای جلسه توجه مخاطبان را به خود جلب کنید، بعد از آن می‌توانید مطمئن باشید که آن‌ها با نهایت دقت و حوصله به سخنان شما گوش خواهند داد. اگر هدف و مقصود را درک نکنیم، تمام نمودارها، اعداد و ارقام و صفحات پر از اطلاعات بی معنی خواهد بود. اگر ندانم چرا باید به جلسه یا ملاقاتی اهمیت دهم، درگیر شدن با آن و برقراری ارتباط لازم با موضوع مورد بررسی برایم دشوار است. به تجزیه و تحلیل‌های پیچیده نپردازید. بر این مطلب تمرکز کنید که چطور می‌توانید به مشتری خود خدمت کنید و نیاز او را برآورده سازید .

 مشتری خود را بشناسید.

تنها راه دانستن اینکه چطور می‌توانید به فردی کمک کنید این است که او و کسب و کارش را به خوبی درک کنید. بنابراین وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهید. آن‌ها با چه مشکلاتی روبرو هستند؟ کمپانی‌ها و سازمان‌های بزرگ پیوسته به دنبال راه حلی مناسب برای رفع مشکلات خود هستند. بنابراین اگر شما بتوانید برای یکی از مسائلی که این سازمان‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند چاره ای بیندیشید که موجب صرفه جویی در زمان، پول یا انرژی آن‌ها شود، دیگر لازم نیست به فروش آن فکر کنید زیرا آن‌ها هستند که باید برای خرید راه حلتان با شما تماس برقرار کنند.

با مطالعه وب سایت این شرکت‌ها و مطالبی که در مورد آن‌ها نوشته شده است درباره آن‌ها تحقیق کنید. اگر درباره یکی از جوانب کار آن‌ها مطمئن نیستید یا دچار سردرگمی شده‌اید، قبل از اینکه با آن‌ها ملاقات کنید این موارد را برطرف کنید زیرا این مطلب ، جزئی حیاتی برای ایجاد ارتباطی موثر و سازنده با آن‌هاست. حتی می‌توانید یک قرار قبلی تنظیم کنید. اگر این موارد را رعایت کنید می‌توانید مطمئن باشید که راه حل یا محصول شما کاملاً با نیازهای آن‌ها منطبق خواهد بود.

به خاطر داشته باشید بعد از هر فروش راه خود را ادامه دهید زیرا باید فروش‌های بیشتری انجام دهید و به مشتریان بیشتری خدمت کنید. اگر بنا به هر دلیلی فردی به خدمات شما علاقه‌مند نبود از او بپرسید چرا؟ وقت بگذارید و تلاش کنید بفهمید تردید آن‌ها از کجا نشئت می‌گیرد. معمولاً این امر بدین دلیل است که آن‌ها فاقد اطلاعات کافی و مناسب هستند. پرسیدن این سؤال که چرا محصول شما را نمی‌خرند به شما این فرصت را خواهد داد تا به نگرانی‌های آن‌ها پاسخی مناسب و شایسته بدهید.

زمانی که پی بردید آن‌ها تصمیم به خرید گرفته‌اند، دست از فروختن بکشید. همه ما تمایل به فروش بیشتر داریم. اما هنگامی که شما این کلمات جادویی را شنیدید، بدانید که کارتان را به خوبی و عاری از هر عیب و نقص انجام داده‌اید.

شما چه تکنیک‌هایی برای افزایش فروش خود به کار می‌برید؟ هم اکنون از کدام یک از این نکته های ساده برای فروش محصولات بیشتر استفاده می‌کنید؟

لطفاً نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.