اکثر دانش آموزان امروزی یا با اتوبوس و سرویس شخصی به مدرسه میروند، یا والدین آنها را تا جلوی مدرسه همراهی میکنند و یا با پیادهروی و گذشتن از چند بلوک ساختمانی خودشان را به مدرسه میرسانند؛ و همهی ما هم برای یک یا چند نوبت تجربهای از دیر رسیدن به مدرسه و کلاس درس داشتهایم. وقتی هم معلم دلیل دیر کردن ما را میپرسید از بهانههایی نظیر خرابی اتوبوس، ترافیک و حواسپرتی و جا ماندن از سرویس به دلیل صحبت با دوستانمان استفاده میکردیم. به طور کلی، مسیر مدرسهی ما خیلی روشن و مشخص بود.
بیشتر دانش آموزان بعد از مدتی مناسبترین مسیر برای رفتن به مدرسه را انتخاب میکنند و با استفاده از عوامل گوناگون نظیر سرویس مدارس، اتوبوس و یا پیادهروی خودشان را به کلاس درس میرسانند؛ اما چیزی که روشن است این است که هیچ دانشآموزی در کشور عزیزمان ایران مجبور نیست برای حضور در مدرسه و ادامه تحصیل از یک منطقه جنگی بگذرد، سفری ۵ ساعته در دل کوههای یخی داشته باشد و یا از طنابی آویزان شود و تا انتهای دیگر یک رودخانهی خروشان و سهمگین در میان آسمان و زمین معلق باشد.
برخی وقتها به خاطر اهمیت ندادن به تحصیل خودمان را گناهکار میدانیم و برخی اوقات نیز از اینکه مجبوریم به مدرسه برویم گله و شکایت میکنیم؛ اما بعد از اینکه متوجه شوید این دانش آموزان مظلوم و بیپناه با چه مخاطرات و دردسرهایی در مسیر مدرسهی خود روبه رو هستند خدا را برای خوششانسی خود شکر میکنید و عمیقاً به اهمیت و ارزش تحصیل پی میبرید.
کودکان Sanghiang Tanjung اندونزی، باید از یک پل معلق شکسته بگذرند.
بچههای روستای Batu Busuk واقع در سوماترای اندونزی، باید با آویزان شدن از کابلهایی که ۳۰ فوت بالاتر از یک رودخانهی خروشان است و پیادهروی یک مسیر ۷ مایلی خود را به مدرسه برسانند.
در فیلیپین، دانش آموزان دوره ابتدایی با سوار شدن بر روی تیوبهای پر شده از هوا در استان ریزال از عرض رودخانه عبور کرده و با یک پیادهروی یک ساعته خود را به مدرسه میرسانند.
دانش آموزان ویتنامی در بخش Trong Hoa از منطقه Minh Hoa مجبورند برای شرکت در کلاس درس دو بار در روز برای گذر از یک رودخانه شنا کنند.
در کلمبیا، بچههای که در جنگلهای بارانی زندگی میکنند مجبورند از طریق آویزان شدن به کابلهای فولادی و با سرعتی معادل ۵۰ مایل در ساعت مسیر خود به سمت مدرسه را بپیمایند.
دانش آموزان مدارس شبانهروزی در چین مجبور به طی مسیری ۱۲۵ مایلی از لابه لای کوهها در منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ برای رسیدن به کلاس درس هستند.
والدین برای رساندن فرزندان خود به مدارس شبانهروزی باید از دل یخ و سرما در کوههای هیمالیا عبور کنند.
تصویر منتخب وب سایت « برای فردا » : یک دختر بچه دوست داشتنی در اردوگاه پناهندگان شعفات، در نزدیکی بیتالمقدس، با وجود خشونتهای موجود بین نیروهای اسرائیلی و معترضان فلسطینی در حال پیادهروی به سمت مدرسه است.
بنده شخصاً با دیدن این تصاویر از اینکه بعضی روزها بهانه میآوردم و میگفتم نمیخواهم مدرسه بروم خجالت میکشم. بزرگترین مزیت این تصاویر تکاندهنده اثبات این نکته است که در عین حال که ما از تحصیلات و فرصتهای آموزشی تضمین شده و نرمالی برخوردار هستیم در برخی نقاط این کره ی خاکی کودکانی هستند که برای رسیدن به کلاس درس و ادامه تحصیل باید با خطرهایی که شاید به قیمت از دست دادن جانشان تمام شود رو به رو شوند و آنها این کار را با شجاعت تمام میکنند زیرا معتقدند آموزش و پیشرفت ارزش ریسکهای بزرگ را دارد.
نظر شما چیست؟ آیا فکر میکنید علم و تحصیل ارزش چنین ریسکهایی را دارد؟ شاید بهتر باشد به جای اینکه چطور پولدار شدن و به دست آوردن شغلی با مزایا و درآمد مناسب را به دانش آموزان آموزش دهیم، ارزش قائل شدن برای تحصیلات و علم را به آنها بیاموزیم.
برای حمایت از ما با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر
توی ایران خودمون زیاد هستن مدرسه شین اباد،مدرارس کپری جنوب کشور
vaghan khoda ghovvat
تشکر
سلام آقا امیر
آقا زدید وسط خال!
آقا امیر بیایید کمی بی پرده صحبت کنیم! :
صبح که جلوی درب دانشگاه میرسم، تعدادی از دانشجویان را میبینم که دارند سیگار میکشند!
یکبار با سرویس دانشگاه رفتم، وقتی داخل اتوبوس شدم, هر چه به سمت آخر ماشین میرفتم جمع دختر و پسر صمیمی تر میشد!!
چندبار که دانشکده حقوق تهران رفتم، انجا هم مثل دانشکده خودمان!
دانشجوی بی هدف! تا دلتان بخواهد از این نوع دانشجو را در بیشتر رشته ها در این دوران دانشجویی ام مشاهده کردم!
کابوسی به نام زبان انگلیسی! کلاس زبان عمومی، از بین ۴۰ دانشجو، فقط ۱۵ نفر زبان میدانستند و آن را کابوس نمیدانستند!
این یکی دیگه برای همه ما عادی شده یعنی اصلا دیگر چیز عجیبی نیست : هر بار که به انقلاب میرویم از در و دیوار، آگهی پایان نامه تضمینی! در تمام رشته ها! می بارد!
رشته حقوق! زمانی آرزوی هر دانش آموز علوم انسانی بود که حقوق بخواند! الان دانشگاه آزاد برای ثبت نام از دو ماه قبل! سایت را باز میکند!! مدرک پیش،کارت پایان خدمت و پول! این سه مورد را داشته باشید، مدرک لیسانس با ما!
ما برای تجارت ۲، دو جلد کتاب ۳۵۰ صفحه ای خواندیم و دوستان بدون کنکورمان در آزاد تنها یک جزوه ۶۴ صفحه ای! ما گرفتیم۱۶، آنها گرفتند ۱۹ !!!
آقا امیر وضعیت تحصیل در کشور ما عجیب و غریب است!
آخرش که چی! این جمله این روزها ورد زبان خیلی از دانشجویان است!
بله میدانم! دانشجوی با انگیزه هم زیاد داریم، این دانشجویان پولی و آن دانشجویان بی انگیزه( که من به شدت از آنها دوری میکنم و به دوستانم همین توصیه را دارم) بعد از گرفتن لیسانس تبدیل میشوند به فارغ التحصیل بیکار، بعد همینها می آیند روبروی مجلس شعار میدهند که کار نیست! اینها در تمام ۸ ترم تحصیلشان به اندازه یک ترم بچه های شریف زحمت نکشیدند!
اما اصل مطلب: آقا امیر، میگویند آرزو بر جوانان عیب نیست، یکی از آرزوهایم این است که من هم مانند دانشجویان هاروارد، ییل، استنفورد باشم( نمیگویم در آنجا درس بخوانم)!
من روزی ۴ ساعت کتب حقوق ( وای چقدر زیاد ؛) ۲ ساعت زبان( استاد زبانم میگوید حداقل روزی ۴ ساعت) را در برنامه ام دارم. معدلم الف است.
چطور این ساعات را افزایش دهم؟
سلام مجید جان
اجازه بدید نظر خودمو در چند بخش مختلف بیان کنم:
حق با شماست. این روزها خیلی ها بی هدف به دنبال تحصیل هستند یعنی فقط گرفتن مدرک هدف است نه تولید علم و ثروت و حل مشکلات روز جامعه از طریق دانش که خب این خیلی بده اما به نظر من به همون تعداد دانشجویان بی هدف دانشجوی هدفمند هم داریم که با دقت برای آینده خود و خدمت به ایران زمین برنامه ریزی کرده اند اما نسبت این دو جمعیت دانشجویی در دانشگاه های مختلف متغیر است یعنی بعضی دانشگاه ها بی هدف ها بیشتر از با هدف ها هستند و در برخی دانشگاه های دیگر برعکس. اگر نگاه کلی و کشوری به این موضوع داشته باشیم یک نقطه ضعف بزرگه اما اگر از نگاه فردی و رقابتی به این موضوع بنگریم یک فرصته یعنی چی؟ یعنی دانشجوهای بی هدف با غفلت و عدم پشتکار ناخواسته خودشون رو از میدان رقابت علمی با دیگران حذف می کنند که به همین دلیل بخش بزرگی از رقبای بالقوه ی دانشجوهای مثل شما که هدفمند و برنامه ریزی شده قدم در دنیای تحصیل و دانشگاه گذاشته اید حذف می شوند و فرصت ها در اختیار شما قرار می گیرد.
البته بنده معتقدم باید این مشکل رو ریشه یابی کنیم که بنده برخی از مشکلاتی رو که به نظر خودم موجب تولید دانشجوهای بی هدف شده است رو در ادامه فهرست می کنم:
بیکاری روز افزون فارغ التحصیلان دانشگاهی که شاید علت اصلی نا امیدی بیشتر دانشجوهای فعلی باشد.
عدم هماهنگی نظام آموزشی با نیاز صنعت-هر سال چند هزار ورودی و خروجی از دانشگاه داریم اما صنعت و دولت به نیروی تحصیل کرده به مراتب کمتری نیاز دارد به ویژه در رشته های فنی.
ذهنیت غلط دانشجو-همه ما بعد از فارغ التحصیل شدن انتظار داریم دولت ما را استخدام کند، حقوق زیادی بدهد و تا آخر عمر هم به همین روش ادامه دهیم. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته مردم بیشتر به دنبال کارآفرینی هستند و با پرداخت به موقع و هدفمند مالیات موجب رشد و توسعه کشور خود می شوند. دولت تلاش خودش رو انجام می ده البته همیشه مشکلات هست نه تنها در ایران در تموم کشورها-به نظر من این ما مردم هستیم که باید دیدگاهمون در مورد کسب و کار و تولید ثروت رو تغییر بدیم و برای پیشرفت ایران زمین آستین بالا بزنیم.
مشکلات بخش تولید در کشور
و ….
اما هیچ کدام از این ها نمی تونند مانع انسان هدفمند و با اراده شوند چون همین الان و با همین امکانات هم هستند افرادی که مولتی میلیاردر شده اند با روزی حلال و کسب و کارهای شریف و قابل احترام.
بنده در دانشگاه سراسری تحصیل کردم و از محیط دانشگاه آزاد فقط به اندازه چند مورد شرکت در کلاس های دوست هام شناخت دارم اما حق با شماست خیلی از دانشگاه ها فقط پول می گیرند و مدرک می دهند اما شخصا با چند دانشجویی که در دانشگاه آزاد تحصیل کرده بودند ارتباط داشتم فقط بگم این دوستان به شدت انسان های موفقی بودند مهم نیست دانشگاه آزاد باشه یا سراسری، خواست خود دانشجو تعیین کننده است حتی بنده وقتی کلاس زبان می رفتم یکی از همکلاسی ها با اینکه نمرات خوبی داشت و انگیزه و استعداد بالایی هم در وجود ایشون بود اما دانشگاه آزاد رو انتخاب کرده بود و دلیلش هم این بود که اون یک سال مطالعه برای کنکور رو برای کسب و کار خانوادگی که راه اندازی کرده بودند سرمایه گذاری کرده بود و البته درآمد فوق العاده ای هم داشت نسبت به سنش. همه چیز به انتخاب خود فرد بستگی دارد.
به نظر من ساعات مطالعه شما کافی است اما باید روی کیفیت مطالعه خود کار کنید یعنی اگر به فرض می گویید ۴ ساعت زبان مطالعه می کنم این ۴ ساعت مفید باشد یعنی فقط روی یادگیری زبان تمرکز کنید و از زمان مطالعه خود به نحو احسن استفاده کنید. روی کیفیت مطالعه تون کار کنید و هیچ وقت تعادل بین کار، درس و استراحت و سرگرمی رو فراموش نکنید.
مطمئنم شما یکی از موفق های آینده ایران زمین هستید.
امیدوارم همیشه سلامت، پیروز و ثروتمند باشید.
سلام مجدد
من توی لب تابم یه فایل دارم به نام اراده آهنین
هر وقت خسته میشم به عکس هاش نگاه می کنم
و فوق العاده انگیزه می گیرم
عکسهای این خبر رو کپی کردم برای اون فایل
متشکرم متشکرم متشکرم !!!
شاد باشید
سلام
خواهش می کنم، امیدوارم همیشه سلامت، سربلند و پیروز باشید.
سلام دوباره آقای امیر بغدادی
من فاطمه قمری هستم
دوساعته توی سایت شما مطالعه می کنم
عالی هست واقعاً
من کارشناسی گرافیک و ارشد پژوهش هنر دارم
و عضو هیات علمی دانشگاهم
سالهاست که در مورد مباحث روانشناسی کمال و رشد فردی
مطالعه می کنم
و همه موفقیت های زندگیم رو به همین روش به دست آوردم
متاسفانه در شهر خودم نیستم
و همکارانم آدمهای فوق العاده منفی ای هستند
که خیلی از من انرژی می گیرند
اگه دوست داشین از طریق ایمیل با هم در ارتباط باشیم.
سلام خانم قمری
شما لطف دارید؛ تشکر. از اینکه انسانی موفق و مثبت هستید خیلی خوشحالم امیدوارم همیشه سلامت، سربلند و پیروز باشید. خانم قمری شما از طریق ایمیل وب سایت برای فردا ” info@4farda.com ” می توانید با بنده در تماس باشید.
با تشکر
سلام اقا علت بی هدف چیست ایا سخت شدن هر سال هرسال کنکور و همین سخت شدن قبولی دانشگاه دلیلش نیست
سلام
بنده با نظر شما مخالفم، اتفاقا اگر قراره یه آزمون ورودی به نام کنکور برگزار بشه بهتره به اندازه کافی دشوار باشه تا هر کسی به نسبت سوادش پذیرفته بشه حالا چرا گفتم اگر قرار باشه؟ به نظر من بهتره کنکور حذف بشه چون الان خیلی ها نمی تونند تو رشته مورد علاقشون پذیرفته بشند که خُب خیلی دردناکه اما باز هم همه چیز دانشگاه نیست اصلا اگر دانشگاه هم پذیرفته بشی ، تحصیل و آموزش واقعی بعد از دانشگاه تو محیط واقعی شروع می شه. الان دیگه اینقدر موسسات آموزشی خصوصی مثل مجتمع فرهنگی تهران هست که هر چیزی رو بخوای یاد بگیری فقط کافیه یه دوره آموزشی رو بگذرونی و خودت یک کم پشتکار داشته باشی. دوست گلم اینم بدون بازار کار از شما تخصص می خواد نه مدرک اصطلاحا باید کار بلد باشی، همین.
با تشکر
خیلی عالی خسته نباشید:-)
شما لطف دارید، تشکر
سلامت و سربلند باشید