چیزی وجود دارد که ۹۹ درصد آدم‌های شکست خورده و آدم‌های موفق در آن مشترک هستند، همه‌ی آن‌ها از انجام دادن کارهای مشابه نفرت دارند. تفاوت در این است که آدم‌های موفق، آن کارها را به هر حال انجام می‌دهند. تغییر، سخت است. به همین خاطر است که مردم عادت‌های بدشان را عوض نمی‌کنند و خیلی از آن‌ها، ناکام و ناخوش می‌شوند.

به هر حال چیزی که من را درباره‌ی این واقعیت بیشتر راغب می‌کند، این است که اگر تغییر راحت بود و همه آن را انجام می‌دادند، برای من و شما خیلی سخت‌تر می‌شد که سرتر از دیگران باشیم و آدم‌های فوق‌العاده موفقی شویم. معمولی بودن، راحت است. غیر معمولی بودن چیزی ست که شما را از انبوه مردم جدا خواهد کرد.

همیشه خوشحال می‌شوم وقتی می‌دانم انجام کاری دشوار است. چرا؟ چون می‌دانم خیلی‌ها آن را انجام نمی‌دهند، بنابراین، برای من آسان‌تر خواهد بود که جلوی توده‌ی مردم گام بردارم و هدایتشان را به عهده بگیرم. من عاشق حرف‌های دکتر مارتین لوتر کینگ هستم که عالمانه گفته است : «معیار شناخت یک انسان، موضع او در زمان آسایش و آسودگی نیست، بلکه موضع او در گیر و دار چالش‌هاست.» وقتی با وجود دشواری، طاقت‌فرسایی و مشقت، انجام کاری را ادامه می‌دهید، آن وقت است که بهبود مورد نظرتان را کسب می‌کنید و در رقابت با دیگران نتایج بهتری به دست می‌آورید. اگر کاری سخت، پر دردسر یا ملال‌آور است، خب باشد. فقط انجامش دهید. آن قدر به انجام دادن آن ادامه دهید که جادوی اثر مرکب پاداشی سخاوتمندانه به شما بدهد.

مقالات پیشنهادی:

۶ استراتژی برای ایجاد عادت‌های خوب / دارن هاردی

۵ استراتژی برای ریشه کن کردن عادت‌های بد / دارن هاردی

زندگی خود را برای همیشه تغییر دهید : چهار اقدام کلیدی

برای حمایت از ما این مقاله را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر