امروزه تقریباً در هر روزنامه، مجله یا وبسایتی مقالاتی در زمینه موفقیت مالی منتشر میشود. معمولاً محتوای این مقالات در مورد چگونگی ثروتمند شدن و توصیههای بزرگان برای کسب ثروت و مدیریت آن است؛ اما با توجه به تعدد و تنوع این مقالات احتمالاً مخاطبان سردرگم خواهند شد. در چنین موقعیتی این سؤال پیش میآید که حرفهای چه کسی را باید باور کنیم و به چه فرد یا نوشتهای باید اعتماد کنیم؟
شاید بهترین منبع، توصیههای عهد باستان باشد که در گذر زمان امتحان خود را پس دادهاند و کارایی و اثربخشی خود را اثبات کردهاند. به نظر میرسد توصیههای باستانی هیچ تاریخ انقضایی ندارند که این خود گواهی بر دانایی و خرد بیانتهای اجداد ما است. معمولاً این نصایح بر اساس تجربیات و مبتنی بر حقایق زندگی بشر هستند و به همین دلیل همیشه مفید و کارساز هستند.
داستان معروف مورچه و ملخ
در قرن ششم قبل از میلاد، ازوپ برای آموزش خرد باستان به مردمان آن زمان شروع به قصهنویسی کرد- داستانهایی حکیمانه که از زمانی که هنوز نوشتههای کتبی وجود نداشت تاکنون استوار و محکم باقی ماندهاند و در گذر زمان محبوبیت شگفتانگیزی به دست آوردهاند. متأسفانه این روزها افسانههای تاریخی را جزء داستانهای کودکان میدانند اما اگر نیک بنگریم افسانهها و قصههای گذشته خزانهای ارزشمند از حکمت و خرد دوران باستان هستند. بر اساس شواهد تاریخی و گفتههای موجود، ازوپ فقط یک برده دونپایه بوده است؛ اما چه اشکالی دارد. گاهی اوقات حکمت و خرد اثربخش و حقیقی از منبعی غیر منتظره به دست ما میرسد.
شاید از میان تمام افسانهها و قصص تاریخی مرتبطترین آنها به موضوع تولید ثروت قصه مشهور مورچه و ملخ باشد. به احتمال زیاد پیش از این بارها این داستان را شنیدهاید. مورچه کل فصل تابستان را از طلوع خورشید تا هنگام غروب سخت تلاش میکند تا مواد غذایی (غلات) کافی برای زمستان پیش رو در لانه خود ذخیره کند و خانهاش را برای مقابله با طوفانها و برفهای سنگین فصل زمستان بازسازی کند.
از سوی دیگر همسایه مورچه یعنی ملخ فقط روی برگها میرقصد و آواز میخواند. ملخ حتی یک لحظه از فصل دل انگیز تابستان را از دست نمیدهد و دائماً به فکر لذت و سرخوشی است. او معتقد است نباید دو روز دنیا را در رنج و سختی گذراند. ملخ بیپروا از آفتاب گرم تابستان لذت میبرد. ملخ که از سختکوشی دائمی همسایهاش مورچه متعجب است به او میگوید: ” چرا در این هوای دل انگیز اینقدر زحمت میکشی، چرا آن دانهها را رها نمیکنی و نمیآیی تا با هم برقصیم و آواز بخوانیم؟”
مورچه اینگونه پاسخ میدهد: ” باید برای زمستان پیش رو غذای کافی ذخیره کنم.” ملخ میگوید: ” لازم نیست از الآن نگران آن موقع باشیم، غذای کافی برای زمستان وجود دارد و الآن فقط وقت بازی و سرگرمی است.” مورچه سرش را با بیمیلی برای ملخ سادهلوح تکان داد و کار و تلاش بیوقفه را از سر گرفت.
روزهای گرم تابستان سپری شد و جای خود را به سرمای زمستان داد. ملخ نه غذایی برای خوردن داشت و نه خانهای گرم برای استراحت. او مجبور شد در زیر بارش برف روزها را با ترس از مرگ و گرسنگی طاقتفرسا بگذراند. در همین حال مورچه آیندهنگر در خانه گرمی که برای زمستان ساخته بود در کنار گرمای شومینه لم داده بود و به دور از طوفان و برف از روزهای خود لذت میبرد. او غذای فراوانی ذخیره کرده بود و هیچگاه گرسنگی را تجربه نمیکرد.
۶ درس ارزشمند از مورچه زحمتکش
پیام اخلاقی داستان مورچه و ملخ این است که باید برای روزهای سختی و ضرورت آماده باشید؛ اما درسهای ارزشمند دیگری نیز در این داستان حکیمانه برای انسانهایی که به دنبال موفقیتهای مادی هستند وجود دارد. قصه مورچه و ملخ داستان باستانی ارزشمندی است که این روزها نیز درست مثل ۲۶۰۰ سال پیش حقیقی و کاربردی است. پیام اصلی این قصه که متعلق به عهد باستان است این است که باید برای آینده برنامهریزی کنیم و برای روزهای پیش رو به قدری پسانداز کنیم که بتوانیم در روزهای سخت و طاقتفرسای پیش رو زنده بمانیم و به حرکت خود در مسیر موفقیت و کامیابی ادامه دهیم.
شاید ساده به نظر برسد. شاید خیلیها فقط به چشم یک قصه کودکانه به این داستان ارزشمند نگاه کنند؛ اما همیشه سادهترین حکمتها عمیقترین آنها است. اگر بخواهیم با نگاهی مدرن و امروزی به این قصه نگاه کنیم ۶ درس ارزشمند و کاربردی از آن خواهیم آموخت که مورچه قصه ما آنها را درک و در آغوش کشیده بود اما ملخ سادهلوح به سادگی و با غفلت تمام از کنار آنها رد شده بود.
۱-همیشه حداقل ۱۰ درصد از درآمد خالص ماهیانه خود را پسانداز کنید و هیچ وقت این قانون را زیر پا نگذارید
برای زمستان پیش رو پسانداز کنید. زمستان شما میتواند رکود اقتصادی، بازار مبهم، بازنشستگی، بیماری یا ورشکستگی باشد. زمستان شما هر چه که باشد، اگر برای رویارویی با آن آماده باشید به راحتی میتوانید از موانع گذر کنید و با عبور از زمستان برای بهرهبرداری از فرصتهای پیش رو در بهار و تابستان آماده شوید.
مورچه قصه ما به قدری عاقل و خردمند بود که بداند همیشه بعد از تابستانی دل انگیز زمستانی سخت در راه است. او میدانست که یا باید برای زمستان آماده شود و یا باید مرگ را در آغوش بکشد.
۲-سختکوش باشید و همیشه تلاش کنید
سختکوشی همیشه ثمرهای مفید دارد، بازدهای که ارزش تلاش شبانهروزی را دارد. هیچ کس با تنبل بودن نمیتواند به موفقیتهای پایدار دست یابد. منظورم از سختکوشی این نیست که از فردا معتاد به کار شوید یا بیش از حد کار کنید. سختکوشی یعنی همیشه باید مورد اعتماد و قابل اتکا باشید؛ یعنی بهتر و مؤثرتر به مشتریان خود خدمترسانی کنید؛ یعنی برای خدمت به دیگران همیشه اصل کیلومتر اضافی را رعایت کنید و پیوسته بیش از انتظار دیگران به آنها خدمت کنید.
۳-خودتان را وقف بهبود مستمر کنید
جهان دائماً در حال تغییر است. ایدههای جدید، فناوریها، محصولات، خدمات و سیستمهای ارسال و تحویل کالا هر روز توسعه مییابند. مورچه خردمند شانه به شانه این تغییرات اجتنابناپذیر حرکت میکند و متناسب با آنها روشها و اهداف خود را به روز رسانی میکند. از این تغییرات میآموزد. از آنها استفاده میکند و هرگز نمیگذارد از قافله عقب بماند. هر روز وقتی را به مطالعه و یادگیری اختصاص دهید. مهارتهای جدید را بیاموزید و مهارتهای کنونی خود را تصحیح و به روز رسانی کنید. جهان به طور فزایندهای رقابتی شده است و در بازار رقابتی امروز فقط کسانی که به طور مداوم به دنبال پیشرفت و بهبود مهارتهای خود هستند میتوانند به موفقیت محصول خود در رقابت با تولیدات رقبا مطمئن باشند.
۴-مراقب راههای ساده و میانبرها باشید
بدانید هیچ راهی برای سریع ثروتمند شدن وجود ندارد. آگاه باشید میانبرها همیشه هزینه دارند. کارهای خود را از راه درست انجام دهید و وقت و تلاش خود را عاقلانه سرمایه گذاری کنید.
۵-امور مالی خود را به دقت کنترل و نظارت کنید
وقتی مراقب چیزی نیستید و از آن بی اطلاع اید چطور میتوانید آن را مدیریت کنید؟ همیشه هزینهها و نحوه عملکرد سرمایه گذاری های خود را کنترل و بررسی کنید. عدم مدیریت و نظارت بر داراییها، درآمد و هزینهها سرانجام یک روزی منجر به ورشکستگی خواهد شد.
۶-زندگی متعادل بهترین انتخاب است
زندگی فقط تولید ثروت و جمعآوری داراییهای گوناگون نیست. مراقبت از سلامتی و پرورش و تقویت روابط دوستانه و خانوادگی نیز مهم است. هیچ چیز غمانگیزتر از شرایط فردی نیست که در بستر مرگ افسوس میخورد که چرا مراقب خود و اطرافیانم نبودم.
مهم نیست الآن در چه فصلی از سال به سر میبریم. همیشه مورچه باشید نه ملخ. نگران مهمانی و تفریح نباشید. کار کنید و برای آینده پسانداز کنید؛ اما همیشه در زندگی خود به دنبال تعادل باشید تا تمام نیازهای شما برآورده شود و هرگز افسوس و حسرت خاصی در دل نداشته باشید.
مورچه بودن به موفقیت و ثروت ختم میشود و ملخ بودن به شکست و غم و اندوه.
مورچه باشید!
مقالات پیشنهادی:
جوانان باید بدانند: ۶ نکتهی مهم در مورد پول و ثروت
۵ دلیل برای اینکه چرا بیشتر مردم هرگز ثروتمند نمیشوند
۱۰ تفاوت اساسی طبقه متوسط با پولدارها
اگر این مقاله مفید بود و از مطالعهی آن لذت بردید لطفاً برای حمایت از ما آن را در یکی از شبکههای اجتماعی مورد علاقهتان به اشتراک بگذارید. با تشکر
بدون نظر