ترس عامل اصلی شکست و ناکامی در زندگی حرفه‌ای، روابط و عدم دستیابی به رؤیاها و اهداف در زندگی انسان‌هاست. در این مقاله به شایع‌ترین و مهم‌ترین ترس‌هایی پرداخته‌ام که به عنوان یک انسان در زندگی با آن‌ها رو به رو هستیم تا بتوانید بزرگ‌ترین ترس خود را شناسایی و بر آن غلبه کنید.

۱-ترس از رد شدن

اکثر افراد جامعه به دلیل ترس از رد شدن از ورود به روابط تازه و ملاقات با انسان‌های جدید می‌ترسند. حتی افرادی که متأهل هستند نیز به خاطر احتمال جواب رد شنیدن می‌ترسند از همسرشان که عمری را با او زیر یک سقف زندگی کرده‌اند چیزی بخواهند. حتی اگر می‌ترسید رئیستان با درخواست اضافه حقوق یا ترفیعتان موافقت نکند و یا فرد جذابی که او را دوست دارید و او را پسندیده‌اید به درخواست شما جواب رد بدهد باز هم نباید اجازه دهید که ترس از رد شدن شما را عقب نگه دارد و بکوشید با نهایت شجاعت کار صحیح را انجام دهید.

۲-ترس از شکست

یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های انسان‌ها در این جهان ترس از شکست است. بسیاری از مردم تا زمانی که مطمئن نشوند می‌توانند موفق شوند کار جدیدی را امتحان نمی‌کنند. شکست یکی از بخش‌های طبیعی زندگی ست و آموختن از شکست‌ها به شما در کسب موفقیت نهایی کمک شایانی خواهد کرد.

۳-ترس از وجود عدم قطعیت و اطمینان لازم

این ترس اغلب مانع از این می‌شود که انسان‌ها چیزی متفاوت را امتحان کنند. آن‌ها اغلب نگران‌اند و دائماً این جمله را در ذهن خود تکرار می‌کنند : « اگر آن را دوست نداشته باشم؟». این ترس مانع اصلی بر سر راه امتحان و آزمایش کارها و وظایف جدید از سوی مردم و یا انجام این وظایف به گونه‌ای متفاوت با گذشته است.

۴-ترس از تنهایی

گاهی اوقات مردم به دلیل ترس از تنهایی به روابط بد و نامناسب خود ادامه می‌دهند و یا در مقابل تنهایی زندگی کردن از خود مقاومت نشان می‌دهند. فراگیری راه‌های مفید و مؤثر برای تحمل احساس تنهایی و مشارکت بیشتر با اطرافیان می‌تواند بهترین کمک برای مدیریت ترس از تنهایی در زندگی باشد.

۵-ترس از تغییر

 امروزه ما در جهانی زندگی می‌کنیم که به سرعت در حال تغییر است. با این حال، اکثر مردم در جوامع مختلف از تغییر می‌ترسند. در نتیجه، در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. ترس از تغییر می‌تواند موجب رکود انسان در زندگی و از دست دادن بسیاری از فرصت‌های عالی شود.

هر چه می خواهید در آن سوی ترس است.جک کنفیلد

هر چه می خواهید در آن سوی ترس است.جک کنفیلد

۶-ترس از اینکه آزادی خود را از دست بدهید

اگر چه بهتر است کمی به خاطر این مطلب یعنی از دست دادن استقلال شخصی و آزادی بترسیم ولی برخی از مردم به سادگی اجازه می‌دهند این ترس زندگی آن‌ها را فلج کند و موجب شکست آن‌ها شود. اکثر انسان ها از اینکه فردی را در زندگی خود دارند که آن‌ها را دوست دارد لذت می‌برند و در نتیجه به دلیل ترس از عدم وجود استقلال شخصی و آزادی لازم هیچ‌گاه وارد روابط جدی با انسان‌های دیگر نمی‌شوند. هر چند برخی روابط جدی موجب تضعیف استقلال و آزادی فردی می‌شود اما به هر حال بهتر است بین استقلال و وابستگی تعادل برقرار کنیم و بعضی آزادی‌ها را برای خود حفظ کنیم.

۷-ترس از مورد قضاوت واقع شدن

افرادی که اغلب نگران این مطلبند که نکند دیگران به طور منفی من را قضاوت کنند غالباً افرادی خجالتی‌اند که شاید هیچ‌گاه نتوانند از فرصت‌های اجتماعی و شغلی برای پیشرفت خود در زندگی استفاده کنند. این افراد معمولاً از اینکه شاید دیگران آن‌ها را فریب دهند یا توانایی‌ها و استعدادهای آن‌ها را دست کم بگیرند می‌ترسند.

۸-ترس از وقوع حوادث ناگوار

حوادث بد همیشه در زندگی اتفاق می‌افتند. وقوع این قبیل اتفاق‌ها نیز در زندگی امری اجتناب‌ناپذیر است. وقتی مردم دائماً از وقوع حوادث بد و ناگوار در زندگی می‌ترسند همین ترس بی‌معنی خلاقیت و فعالیت‌های آن‌ها را محدود می‌کند. ممکن است به دلیل اینکه احتمال می‌دهند اتفاق‌های ناخوشایندی برایشان اتفاق بی افتد از انجام کارهایی بخصوص یا رفتن به مکان‌هایی مشخص خودداری کنند.

۹-ترس از آسیب دیدن

همه ما باید کمی از آسیب دیدن بترسیم. اگر نترسیم، وقتی می‌خواهیم از خیابان عبور کنیم، هرگز دو طرف را نگاه نخواهیم کرد. با این حال، افرادی که ترس بزرگی از احتمال آسیب‌های روحی دارند اغلب از ورود به روابطی پایدار و منطقی با دیگر انسان‌ها امتناع می‌ورزند. شاید از روابط دوستانه دوری کنند، خانواده‌ی خود را در یک دژ دفاعی محکم و غیر قابل نفوذ نگاه دارند و به خاطر این باور غلط که شاید نتوانند صدمات روحی را تحمل و مدیریت کنند هرگز وارد روابط عاشقانه و صمیمی نخواهند شد.

۱۰-ترس از بی‌کفایتی

یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های مشترک در میان انسان‌ها این است که فکر می‌کنند به اندازه کافی خوب نیستند. شاید افراد فقط به این دلیل که فکر می‌کنند به اندازه کافی آماده نیستند فرصت‌های بی شماری را برای ترفیع شغلی از دست بدهند یا شانس رهبری یک گروه را به کلی نادیده بگیرند. غالباً ترس این افراد ناشی از کمال‌گرایی غیرمنطقی آن‌هاست و تا زمانی که خودشان را با دیگران مقایسه نکنند و پی به استعدادهای خود نبرند گرفتار این ترس بی‌معنی خواهند بود.

اصلاً نباید بترسید : چرا ترس بهترین دوست ماست؟

برای حمایت از ما با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر