چرا اکثر افراد جامعه ثروتمند نمیشوند؟ در جامعهی ما، با امکانات و فرصتهایی که داریم، چرا فقط عده کمی در هنگام بازنشستگی از نظر مالی بی نیاز هستند؟ پس از سالها تلاش سرانجام توانستهام پاسخی دقیق برای این پرسشها پیدا کنم. در این مقاله ۵ دلیل اصلی که مانع از ثروتمند شدن اکثر افراد میشود را بررسی میکنیم.
کی من؟
در ابتدای امر، علتی که در بالای لیست مان قرار میگیرد این است که بیشتر افراد ثروتمند شدن را امری غیر ممکن میدانند و هرگز انتظار ندارند که این اتفاق برای آنها رخ دهد. افراد متوسط در خانوادههایی بزرگ شدهاند که هرگز فرصت ملاقات یا شناخت فردی ثروتمند برایشان فراهم نشده است. به مدرسه رفتهاند و با افرادی رابطه داشتهاند که هیچ کدام ثروتمند نبودهاند. با اشخاصی کار کردهاند که هیچ کدام جزء اغنیاء نبودهاند. عضو انجمنها یا گروه های اجتماعی بودهاند که هیچ یک از اعضای آنها متمکن نبودهاند. هیچ الگویی نداشتهاند که ثروتمند باشد. اگر این مسائل برای شما در سنین رشد، تا ۲۰ سالگی، اتفاق بیفتد، به یک فرد بالغ کاملاً معمولی تبدیل خواهید شد که شاید هرگز باور نخواهد داشت که او نیز مانند افراد دیگر توانایی ثروتمند شدن دارد.
این مطلب دلیلی است بر این مدعا که امکان ثروتمند شدن فرزندان افراد ثروتمند و توانگر بیش از افرادی است که والدینشان ثروتمند نبودهاند. بنابراین اولین علت برای این پرسش که چرا اکثر افراد ثروتمند نمیشوند این است که آنها اساساً انتظار این مطلب را ندارند و این امر را موضوعی غیر ممکن میدانند؛ و البته، این اتفاق برای آنها رخ نخواهد داد و آنها نیز هیچ اقدامی در جهت تبدیل کردن این امر به واقعیت نخواهند کرد.
تصمیم بگیرید!
دومین دلیل که مانع از ثروتمند شدن افراد میشود این است که آنها هرگز تصمیمی مشخص و قاطع اتخاذ نمیکنند. حتی اگر فردی کتاب بخواند، در سمینارها شرکت کند و یا با افرادی که از نظر مالی موفق هستند معاشرت کند، تا زمانی که تصمیمی برای انجام کارها به گونه ای متفاوت نگیرد، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. حتی اگر شخصی باور کند که میتواند با انجام کارهایی مشخص در مسیری به خصوص ثروتمند شود، اگر برای برداشتن قدم اول تصمیمی نگیرد، باز هم در جایگاه قبلی خود باقی خواهد ماند. تا زمانی که کارها را به روال عادی و مانند گذشته انجام دهید به همان جایی خواهید رسید که قبلاً رسیدهاید.
دلیل اصلی برای عدم موفقیت و شکست این است که اکثر افراد تصمیمی برای موفق بودن نمیگیرند. آنها هیچ وقت تعهدی قطعی و راسخ و تصمیمی روشن برای ثروتمند شدن ندارند. قصد و نیتش را دارند و امیدوارند تا روزی ثروتمند شوند. آرزو میکنند، امیدوارند و دعا میکنند تا بتوانند پول زیادی به دست آورند اما هرگز این تصمیم را نمیگیرند «میخواهم این کار را انجام دهم». این تصمیم اولین قدم برای مستقل شدن از لحاظ اقتصادی است.
شاید فردا
سومین دلیل که مانع از ثروتمند شدن افراد میشود طفره رفتن از انجام کارها و یا به اصطلاح امروز و فردا کردن است. مردم همیشه دلایل خوبی برای عدم انجام کارهایی که میدانند برای مستقل شدن از لحاظ اقتصادی لازم است دارند. این بهانهها معمولاً به صورت «این ماه نه، در این فصل نه و یا امسال اشتباه است» میباشد. شرایط کاری در صنعت آنها خوب نیست، یا ممکن است خیلی خوب باشد. شرایط بازار نامناسب است. شاید باید ریسک کنند، و یا محدوده امنیت و آرامش خود را رها کنند. شاید سال بعد. به نظر میرسد که همیشه دلیل خوبی برای به تعویق انداختن کارها دارند. در نتیجه، این قدر کارها را ماه به ماه و یا سال به سال پشت گوش میاندازند تا زمانی که دیگر خیلی دیر است. حتی اگر فردی باور داشته باشد که میتواند ثروتمند شود و تصمیمی قطعی و روشن نیز در این زمینه اتخاذ کرده باشد، باز هم امروز و فردا کردن و پشت گوش انداختن کارها میتواند برنامههایشان را تا آینده ای نامعلوم به تعویق اندازد.
بها را بپردازید.
چهارمین دلیل که باعث میشود مردم فقیر بازنشسته شوند، چیزی است که اقتصاددانان به آن ناتوانی در به تعویق انداختن لذات و خوشیها میگویند. اکثر افراد وسوسه ای غیر قابل کنترل در مورد خرج کردن تمام درآمدشان یا حتی پولهایی که میتوانند قرض کنند یا با استفاده از کارت اعتباری تهیه کنند دارند. اگر نتوانید خوشیهای لحظه ای را به تأخیر اندازید، و یا از خرج کردن تمام درآمدتان خودداری کنید، نمیتوانید ثروتمند شوید. اگر نتوانید بودجه بندی و داشتن حساب دخل و خرجتان را به عنوان عادتی مادامالعمر در وجود خود نهادینه کنید، مستقل شدن از لحاظ اقتصادی برایتان غیر ممکن خواهد بود.
همان طور که دبلیو. کلمنت استون زمانی گفت «اگر نتوانید پول پس انداز کنید، بذرهای بزرگی و عظمت در وجود شما نیست».
دید بلند مدت داشته باشید.
پنجمین دلیل که باعث میشود مردم فقیر بازنشسته شوند و از نظر اهمیت اگر از عوامل دیگر مهمتر نباشد، کم اهمیتتر هم نیست نداشتن چشم انداز زمانی است. در تحقیقی که در سال ۱۹۵۰ در دانشگاه هاروارد توسط دکتر ادوارد بنفیلد انجام شد، او دلایل تحرکهای صعودی اجتماعی – اقتصادی را بررسی کرد. هدف دانستن این مطلب بود که چطور شما میتوانید پیش بینی کنید که یک فرد یا خانواده در حال انتقال از یک طبقه اجتماعی – اقتصادی به یک یا چند طبقه بالاتر است و به تبع آن نسلهای بعدی او ثروتمندتر از نسل کنونی است.
تمام تحقیقات و بررسیهای او به یک فاکتور ختم شد. او به این نتیجه رسید که این فاکتور از تمام عوامل دیگر در پیش بینی موفقیت در آمریکا صحیحتر است. او این فاکتور را چشم انداز زمانی نامید. این فاکتور به عنوان مقدار زمانی که شما برای برنامه ریزیهای فعالیتهای روزانه خود و اتخاذ تصمیمهای مهم در زندگی تان در نظر میگیرید تعریف میشود. چشم انداز زمانی به این مطلب اشاره میکند که شما تا چه اندازه میتوانید آینده را پیش بینی کنید وقتی که تصمیم گرفتهاید در حال حاضر کاری را انجام دهید یا خیر.
یک نمونه عالی برخورداری از چشم انداز بلند مدت، عادت رایج در بین خانواده های سطح بالای انگلستان برای ثبت نام نوزادان تازه متولد شدهشان در دانشگاه های آکسفورد یا کمبریج است، ولو اینکه فرزندشان ۱۸ یا ۱۹ سال دیگر در دانشگاه حضور نیابد. این چشم انداز بلندمدت در عمل است. زوجهای جوان هر ماه مبلغ ۵۰ دلار در یک صندوق کمک هزینه تحصیلی به ودیعه میگذارند و بدین ترتیب نوزاد آنها می تواند به دانشگاه یا کالج مورد علاقه خود برود، این افراد زوجهایی جوان با دید بلندمدت هستند. آنها برای کسب نتایج و درآمد بهتر در طولانی مدت قادر به ایثار و فداکاری در کوتاه مدت هستند. اشخاص دارای دید بلند مدت همیشه در طول زندگیشان از نظر اقتصادی سیری صعودی را طی خواهند کرد.
اگر این مقاله برای شما مفید بود لطفا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
سلام ،با سپاس از زحمات شما
تمام گفته ها درست است اما با وجود نابسامانی اقتصادی و تورم روزانه قیمتها که خرج را ازدخل بیشتر میکند و ما با درآمد ناچیز بدنبال تورم مهار نشدنی میدویم،آیا راه حلی مناسب روزگار و شرایط زندگی ما ایرانیان دارید؟ منتظر پاسخ منطقی شما هستم.
سلام، ممنون
دوست عزیز به نظر من نمی شه برای کسب درآمد بیشتر یا ثروتمند شدن یک راه حل تعریف کرد و انتظار داشت این راه حل برای همه ی افراد جامعه مفید باشه. چند وقت پیش در یک برنامه اقتصاد ایران رو با اقتصاد یکی از کشورهای پیشرفته مقایسه کرده بودند و نتیجه که معلومه تورم ما خیلی بالاتر از تورم اون کشور بود اما تو همون کشوری که تورم ۲ درصد داره باز هم آدم فقیر و بیکار وجود داره پس نمی شه گفت موفقیت آدم ها به نرخ تورم بستگی داره و از طرف دیگه نمی شه منکر این حقیقت شد که تورم بالا روی کیفیت زندگی مردم تاثیرگذاره. اما شخصا قبل از اینکه اجازه بدم بهانه ای سد راهم بشه سعی می کنم مثال نقض پیدا کنم تو همین اقتصاد و با همین شرایط جوان ها و در کل ایرانی هایی هستند که از نظر مالی به شدت موفق اند نمی خوام از دوست یا آشنای خودم مثال بزنم به همین دلیل توصیه می کنم برنامه ی پایش شبکه ی ۱ رو نگاه کنید چون هر هفته با یک کارآفرین صحبت می کنند که با همین شرایط سخت باز هم به خودش و باورهاش اعتماد کرده و بعد از سختی های فراوان تونسته موفق بشه حتما این برنامه رو نگاه کنید.
نکته ی بعدی نقطه ضعفی ست که نه تنها تو ایران بلکه در تموم کشورهای جهان وجود داره و اون نکته هم اینه که اکثر آدم ها به جای اینکه به دنبال کار مورد علاقشون برن و تو همون کار متخصص بشن کاری رو انجام می دن که اطرافیانشون قبول دارند به عنوان مثال اگه دوست من مهندسی مکانیک می خونه منم می رم مهندس می شم یه موقعه کم نیارم . مدرک گرایی رو باید کنار بگذاریم و به دنبال تخصص باشیم. من تو همین وضعیت هیچ متخصصی رو ندیدم که وضع مالیش بد باشه حداقل اطراف خودم. یکی از هم کلاسی هام که تو بازاره و تو کار فرشه ( از شاگردی شروع کرد و هیچ سرمایه ی تپلی نداشت ) الان وضع مالیش عالیه چون تو کارش تخصص داره و بازار رو شناخته . قبول دارم دیگه با حقوق کارمندی نمی شه زندگی خوبی داشت اکثر کارمندها هم کنار کارمندی از طریق سرمایه گذاری تو بورس و کسب و کارهای مختلف درآمد دوم و سوم هم دارند.
شما گفتید « ما با درآمد ناچیز بدنبال تورم مهار نشدنی میدویم » خب شاید این درآمد ناچیز انتخاب خودت باشه و اگه ذهنیتت رو تغییر بدی شاید وضع مالیت هم خوب بشه ، زود قضاوت نکن این مقاله رو بخون :
ثروتمند یا خوشبخت : شما کدام را انتخاب میکنید؟ / رابرت کیوساکی
اینم بدونید تو همین وضعیت که ما تورم و اوضاع بد اقتصادی رو بهونه می کنیم و دست از تلاش می کشیم خیلی ها از نظر مالی موفق می شن ، مثالشم تا دلت بخواد وجود داره.
دو سه روز پیش دنبال کلمات کلیدی پر مخاطب بودم تا در مورد این کلمات کلیدی مقاله بنویسم و بازدیدکننده ی بیشتری جذب وب سایت کنم ، تو همین جست و جوی یک یا دو ساعته به موضوع جالبی برخوردم: « کلمات کلیدی که مربوط به ثروت و ثروتمند شدن بود از جست و جوی پایینی بین کاربران ایرانی برخوردار بودند و هم زمان کلمات کلیدی مثل مدیریت زمان ، هدف گذاری ، موفقیت و بهره وری و … نیز خیلی آمار جست و جوی پایینی در مقابل دنیای تکنولوژی و کلمات کلیدی مربوط به آن داشتند می خوام این طور نتیجه بگیرم مسلما وقتی از زمانمون درست استفاده نکنیم و بهره وری پایینی داشته باشیم درآمد پایینی هم خواهیم داشت. بنده خودم مطالعه رو خیلی دوست دارم و به خاطر همین علاقه زبان انگلیسی رو دارم یاد می گیرم اما وقتی می رم کتاب فروشی غمگین می شم چون هیچ وقت این کتاب فروشی ها مشتری زیادی نداشتند.
همه ی موفقیت ها از خود فرد و تغییر نگرش ها شروع می شه و مهم ترین ابزاری که می تونید برای این تغییر نگرش استفاده کنید کتاب و مطالعه است. همیشه از خودم می پرسم اگه یک روز ثروت بیل گیتس رو به من بدند آیا باز هم کتاب می خونم ولی این انسان هنوز هم برای مطالعه ارزش قائله و تو وب سایتش کتاب های مورد علاقه شو معرفی می کنه. دانش قدرته ، همیشه مطالعه داشته باشید.
زندگی ما نتیجه انتخاب های ماست اگه واقعا تصمیم بگیرید وضع مالی تون رو بهتر کنید حتما به هدفتون می رسید.
نطر کلی من اینه سرنوشت یک فرد بیش از اینکه به عوامل بیرونی وابسته باشه به عوامل درونی و باورهای فرد بستگی داره.
وضع اقتصادی ، تورم و هزار چیز دیگه رو بهونه نکن ، تصمیم بگیر ، پای تصمیمت بایست و موفق شو.
این ها همه نظرات من بود اگه خوندید و مخالف بودید حتما با من در میون بگذارید. ممنون
جناب بغدادی ، دیدگاه شمارو خوندم ، کاملا با شما موافق و همسو هستم .
تشکر
سلام اقای بغدادی نظرت فوقعلاده بود افرین!
ولی یه انتقاد به عکس اواتار شما دارم اصلا زیبنده فردی مثل شما نیست در واقع استفاده از عکس پرسنلی چاب شده به عنوان اواتار اصلا جالب نیست بازم اگه انتقادم تند بود ببخشید
سلام
شما لطف دارید، تشکر
بله در مورد عکس آواتار حق با شماست. کوتاهی از بنده بوده انشالله با تغییرات پیش رو عکس بنده هم تغییر خواهد کرد. خواهش می کنم شما بزرگوارید هر گونه نظر، انتقاد یا پیشنهاد دیگه ای هم داشتید لطفا با بنده در میون بگذارید در حد توان رسیدگی خواهم کرد.
باز هم تشکر
با سلاببا سلام و تشکر از جنابعالی.من خودم بهمراه دو تا از دوستانم که هر سه هم کارمند هستیم دنبال یک کار هستیم از بعد از ۹ سال کارمندی کم کم بریم دنبال کار آزاد و برای خودمون کار کنیم ولی نمی دونیم از چی و از کجا شرروع کنیم برای مثال از بازاریابی.خرید و فروش .تولید روغن.و… لطفا راهنمایی کنید که چگونه و از کجا شروع کنیم.با تشکر
سلام
شما لطف دارید، تشکر
دوست عزیز بهتره به نظر من قبل از اینکه کاری رو شروع کنید در ابتدا به عنوان شاگرد، کارآموز یا کارمند در اون کسب و کار مشغول به کار بشید و تمام جوانب رو با دقت بررسی کنید بعد اگر منطقی بود و فرصت های خوبی رو شناسایی کردید شروع به سرمایه گذاری و فعالیت در آن زمینه کنید. اینکه سه نفر هستید خودش یک امتیازه چون الان می تونید در همین بخش هایی که خودتون مثال زدید تحقیق و بررسی را شروع کنید. حتما اول تحقیق کنید بعد سرمایه گذاری.
با تشکر
ای کاش زودتر با سایت شما آشنا شدم بودم. ممنون
هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست. هر لحظه یک شروع تازه است و هر روز یک تولد دوباره.
با تشکر
سلام. سواره از بیاده خبر نداره. سیر از گرسنه. شما ماشالا وضعت خوبه حرفای شیرین میزنی! خبر نداری مردم بدبخت چجوری صبح و شبشون میگزره. اگه راست میگین یه راهکار برای ادمای غیر بولدار بگین که استفاده کنیم. نه اینکه یه نظری بدین بولدارا بیشتر بولدار بشن!!!!
سلام
دوست گلم این مقاله ترجمه یکی از ایبوک های منتشر شده در وب سایت برایان تریسی است، بنده خوب با شرایط مردم آشنا هستم و بچه مایه دار یا پولدار هم نیستم شکر خدا در حد و اندازه ای که تلاش کردم نتایج خوبی گرفتم اونم تلاش کردم کسی پول مفت بهم نداد، بنده این وب سایت رو به چند دلیل راه اندازی کردم و مهم ترین دلیلش هم این بود که به موضوعات وب سایت علاقه دارم و مقالات زیادی در مورد این مطالب مطالعه می کنم به همین خاطر تصمیم گرفتم در این وب سایت بخشی از اطلاعاتی رو که کسب می کنم با شما در میون بگذارم و اگر شما هم نظری داشتید یا مطلب یا دوره خاصی رو سراغ دارید با بنده به اشتراک بگذارید تا در کنار هم و با تکیه با دانش کسب شده هر روز زندگی موفق تر و بهتری داشته باشیم.
شما برای پولدار شدن به پول نیاز نداری گل من، به خوش فکری، دید باز، نگرش مثبت، تلاش مستمر، برنامه ریزی مناسب، شناخت فرصت و … نیاز دارید… والا هزاران انسان موفق تو دنیا هستند که بعد از شناخت ایده مناسب با جذب سرمایه گذار موفق شدند اینا خودشون پول نداشتند اما خوش فکر بودند… داستان موفقیت اینها هم تو اینترنت فراوان هست… تو ایران خودمون هزاران انسان موفق هستند که با هیچ شروع کردند… دوست گلم خوش فکری خیلی مهم تر از سرمایست…
شما حق انتخاب دارید… گله و شکایت کنید بگید نمی تونم نمی شه برو بابا… می تونید مثبت باشید و چشم تون روی فرصت ها نبندید و در نهایت موفق بشید… موفقیت هم در حد و اندازه خودتون… حالا لازم نیست شما درآمد میلیاردی یا میلیونی داشته باشید… همین که درآمدتون رو دو یا سه برابر کنید مثلا ۴ یا ۵ میلیون تومان در ماه هم خیلی از مشکلات شما حل خواهد شد.
همیشه مثبت باش… حداقل این موضوع برای سلامت جسمی و روانی شما خیلی مفیده اثبات شده هم هست…
با تشکر