آرتور سی. کلارک می‌گوید: طرح و اندیشه‌های نو از سه مرحله گذر می‌کنند: ۱-عملی نیست. ۲-شاید بشود آن را عملی کرد اما به زحمتش نمی‌ارزد. ۳-در تمام مدت می‌دانستم فکر بسیار خوبی است!

اگر شما هم مثل من باشید، همواره طرح‌ها و اندیشه‌هایی در ذهنتان ایجاد می‌شود. برای مثال در زمینه‌ی کاری‌تان ممکن است راه‌هایی به منظور افزایش کارایی، توسعه‌ی محصولات جدید یا خدمات بهتر به مشتریانتان بیندیشید.

البته قسمت سخت ماجرا این است که تشخیص دهید کدام یک از این طرح‌ها و اندیشه‌ها خوب است و باید عملی شود و گسترش یابد. البته تشخیص دقیق چنین چیزی عملی نیست، ولی با این حال چندین نشانه وجود دارد که می‌توانیم برای تشخیص و شناخت طرح‌ها و اندیشه‌های مناسب و بزرگ از آن‌ها استفاده کنیم. در این قسمت فهرستی تدوین کرده‌ام تا دفعه‌ی بعد که از خود می‌پرسید آیا طرح و اندیشه‌ای که دارید ارزش دنبال کردن دارد یا نه به شما کمک شایان کند:

۱-این فکر رهایتان نمی‌کند. طرح‌ها و اندیشه‌های بزرگ همیشه در ذهنتان هست و شما را برمی‌انگیزد

شما نمی‌توانید آن‌ها را از ذهن بیرون کنید و همیشه درباره‌شان فکر می‌کنید. پشت فرمان راجع به طرح جدیدی که در ذهن دارید و نحوه‌ی اجرای آن فکر می‌کنید. قبل از اینکه به خواب روید درباره‌اش فکر می‌کنید و بعد از بیدار شدن هم ذهنتان به آن مشغول است. این اولین نشانه‌ی این است که طرح و اندیشه‌تان آینده‌ای درخشان خواهد داشت.

۲-دوست دارید با هر کسی که می‌بینید راجع به آن بحث کنید

فکر شما، اشتیاقتان را به نقطه‌ای می‌رساند که می‌خواهید درباره‌ی آن با همکاران، دوستان و بستگان صحبت کنید. البته توصیه نمی‌کنم که همه‌ی فکرها بلافاصله مطرح و در موردشان بحث و صحبت شود. زمان‌هایی هست که باید فکری بکر را محرمانه نگه داشت. فقط شما می‌توانید در این باره تصمیم بگیرید. نکته‌ی اصلی این است که بخواهید اندیشه‌ای که در سر دارید با جهان سهیم شوید.

۳-عده‌ای بی‌درنگ طرح و اندیشه‌ی شما را رد خواهند کرد

چنین پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است. شما فکری را که دارید با بعضی‌ها در میان می‌گذارید و آن‌ها نیز درجا آن را رد می‌کنند. در چنین مواقعی جملاتی مثل این خواهید شنید: «این فکر هرگز عملی نخواهد شد» یا «پیش از این امتحانش را پس داده.» این فقط روشی است که زندگی برای امتحان اراده و استقامت شما در پیش گرفته، بنابراین ناامید نشوید. البته شما در بین این عده نیز آدم‌هایی را خواهید یافت که پیشنهادهای ارزشمند به شما می‌دهند که در هنگام اجرای طرح و اندیشه‌تان می‌توانید آن‌ها را به کار بندید. از این پیشنهادها استقبال کنید.

۴-فکری که در سر دارید با توانایی‌هایتان مطابقت دارد

وقتی شما از توانایی‌ها کنونی‌تان استقبال می‌کنید، اندیشه‌هایی که در سر دارید به شدت نیرو می‌گیرند و به نحوی موفقیت‌آمیز اجرا می‌شوند. این پیام زندگی است که به شما می‌گوید این اندیشه، ویژه‌ی شماست. با وجود این، از فقدان برخی توانمندی‌ها به عنوان بهانه‌ای برای عقب‌نشینی و کنار گذاشتن آن فکر استفاده نکنید و به خود نگویید عملی شدن این فکر مستلزم داشتن مهارت‌های جدید است، پس مناسب نیست. هر اندیشه‌ی بزرگ شما را به کوشش بیشتر وا می‌دارد، حتی اگر با قدرت و توانایی‌هایتان مطابق باشد.

۵-فکری که در سر دارید بدیع و نو است

وقتی شما فکری در سر دارید که تاکنون کسی دیگر همانند آن را مطرح نکرده است، خود می‌دانید که آن فکری بکر است. البته بدیع بودن فکر به این معنی نیست که شما چیزی نو اختراع کنید. تنها کافی است فکری که در سر دارید نسبت به نمونه‌ی پیشین پنج درصد تغییر کرده باشد. برای مثال، ممکن است بخواهید یک کتاب در زمینه‌ی رشد شخصی بنویسید، اما مفاهیم را در قالبی عرضه کنید که تاکنون استفاده نشده است. حالا بیایید این روش را با ده‌ها «مقلد» مقایسه کنید که بعد از موفقیت عظیم مجموعه کتاب‌های سوپ جوجه برای روح سعی کردند به روی ارابه‌ی شهرت بپرند. طرح «مجموعه‌ای از داستان‌های الهام‌بخش» دیگر نو و بدیع نبود، بنابراین کارهای تقلیدی موفقیت کمتری به دست آورد.

۶-شما به منابعی دسترسی می‌یابید که به شما کمک می‌کنند فکری که در سر دارید را عملی کنید

وقتی شما فکری در سر دارید و نیتی سالم برای عملی کردن آن دارید، چیزی که به دنبال آن می‌گردید، خود به دنبال شما خواهد گشت! به عبارت دیگر، شروع می‌کنید به پیدا کردن مطالبی که در زمینه‌ی عملی کردن فکرتان به شما کمک می‌کنند و ناگهان با کسانی برخورد می‌کنید که می‌توانند راهنمایی‌هایی در اختیار شما بگذارند. این تصادفی نیست. کائنات شما را تشویق و ترغیب می‌کند ادامه دهید.

۷-پیشامدهایی بس بزرگ را در ذهن می‌بینید

من متوجه شده‌ام افکار بزرگ آن‌هایی هستند که جنبه‌های مثبت فوق‌العاده دارند. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که طرح و اندیشه‌ی شما سود زیادی در برداشته باشد و مفید واقع شود؛ اما وقتی بتوانید سرانجام عملی شدن آن را «فوق‌العاده» مجسم کنید- و آن را احساس کنید- معلوم می‌شود آن فکر ارزش دنبال کردن را دارد. هنگامی که به هیجان می‌آیید و قادرید رخدادهایی بس بزرگ را در ذهن ببینید این استقامت را پیدا خواهید کرد که بر تمام چالش‌هایی که سر راهتان قرار می‌گیرد غلبه کنید. دیگران نیز به هیجان ناشی از رویای شفاف و روشن شما علاقه‌مند خواهند شد.

در این باره اشتباه نکنید. بین داشتن یک فکر ارزشمند و عملی کردن آن، تفاوت از زمین تا آسمان است. خیلی‌ها از اندیشه‌هایی بزرگ و والا برخوردارند اما دست به هیچ اقدامی نمی‌زنند. وقتی فکری در ذهن دارید که با فهرستی که برشمردم مطابقت دارد، بی‌درنگ قدم‌هایی به قصد پیش رفتن بردارید. البته نباید بدون آمادگی و با عجله و شتاب زدگی به آن سو حرکت و اقدام کنید، اما بسیار ضروری است که اجازه ندهید این فکر به حال خود رها شود. هیجان و شتابی را که در خود دارید، همین حالا با برداشتن گام‌های عملی حفظ کنید. چه بسا اندیشه‌ی بزرگ بعدی شما نه تنها زندگی خودتان را تغییر دهد، بلکه جهان را نیز دستخوش تغییر کند!

پیشنهاد شما چیست؟ چطور می‌توانیم طرح‌ها، ایده‌ها و اندیشه‌های خوب و بزرگ را شناسایی کنیم؟

مقالات پیشنهادی:

راز موفقیت : ۷ تفاوت اساسی افراد موفق و افراد ناموفق + اینفوگرافیک

چگونه پولدار شویم : ۴ مرحله‌ی ساده برای کسب موفقیت مالی و ثروت

چطور استعدادهای خود را شناسایی کنیم : ۹ قدم ساده برای شناسایی استعدادهای درونی و پنهان

برای حمایت از ما این مقاله را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر