در جامعۀ ما، افراد موفق از نظر مالی، اغلب، به ویژه از سوی فقرا، مورد اتهام واقع می‌شوند. ما فیلم «برگ برندۀ دونالد» (Donald Trump) را در تلویزیون می‌بینیم یا فیلم‌هایی مانند «گرگ وال‌استریت» (The Wolf of Wall Street) را تماشا می‌کنیم و فکر می‌کنیم که موفقیت مالی به معنی زندگی کردن با حرص و ولع و ریخت‌وپاش است که آن هم به ضرر افراد تهی‌دست تمام می‌شود. ممکن است این تصوّر در مواردی درست باشد، امّا، در مورد بسیاری از افرادی که از نظر مالی موفق هستند، موفقیت فقط بخشی از ماجراست.

جاه‌طلبی، سخت‌کوشی، اشتباهات، عقل معاش و هوش مادی چیزهایی هستند که ما نمی‌بینیم و این‌ها هستند که به سبک زندگی ثروتمندی منجر شده‌اند. هنگامی که آن‌ها در [گورستانِ] ماشین‌ها زندگی کرده و در غذاخوری‌ها کار می‌کردند یا دورۀ نقاهت خود را بعد از ترک اعتیادِ جانکاه می‌گذراندند و قبل از آنکه به موفقیت مالی خود دست یابند، دوربین‌های رسانه‌های جمعی به دنبال آن‌ها نبوده‌اند.

خوشبختانه، این طور نیست که وقتی نوزادی به دنیا می‌آید میلیون‌ها دلار در حساب بانکی‌اش باشد [و بعضی افراد به طور مادرزادی پولدار باشند]، هرکسی از این قابلیت برخوردار است که از نظر مالی موفق باشد.

 به قول والاس واتلز (Wallace D. Wattles).

افراد مستعد و افراد بی‌مغز پولدار می‌شوند؛ افراد روشنفکر و کودن پولدار می‌شوند؛ افراد قوی هیکل و افراد ضعیف و مریض‌احوال پولدار می‌شوند.

در اینجا به ده کار جالب اشاره می‌کنیم که افراد موفق از نظر مالی به شکلی متفاوت انجام می‌دهند:

 آنها افراد مثبت را دور خود جمع میکنند و وقت خود را با امور منفی هدر نمیدهند.

جالب است خاطرنشان سازیم که ۶۷% از افراد ثروتمند هر روز به مدت یک ساعت یا کمتر به تماشای تلویزیون می‌پردازند و فقط  ۶% از آن‌ها برنامه‌های روزمره (reality show)(برنامه‌های سرگرم‌کننده‌ای که در آن‌ها افراد معمولی به تصویر کشیده می‌شوند و اطلاعات خاصی به بیننده داده نمی‌شود) را نگاه می‌کنند.

 در ابتدا، از خودگذشتگی نشان می‌دهند.

افرادی که از نظر مالی موفق‌اند کم شدن درآمد خود را می‌پذیرند، ماشین ارزان‌قیمت و دست دوم سوار می‌شوند و، در شروع کارشان، در خانۀ کوچکی زندگی می‌کنند. سپس، پول پس‌انداز شده را بر می‌دارند و در کاری که، در آینده، پول بیشتری عایدشان می‌سازد سرمایه‌گذاری می‌کنند. گاهی، افراد ثروتمند ترجیح می‌دهند تمام عمر خود را با قناعت بگذرانند. معروف است که وارن بافِت (Warren Buffett) ماشینش را تا زمانی که کهنگی‌اش مایۀ آبروریزی گردید سوار می‌شد و به اصرار کارکنان‌اش بود که سرانجام یک ماشین جدید خرید.

 وقت خود را، با گله و شکایت، هدر نمی‌دهند.

وقتی که اتفاق بدی می‌افتد، آن‌ها مسیر خود را عوض می‌کنند، از آن ماجرا درس می‌گیرند یا دنبال راهی می‌گردند که از آن به نفع خود استفاده کنند.

 به پرداختن قرض و پس‌انداز کردن اولویت می‌دهند.

 آن‌ها می‌دانند که «وقتی قرض کسی را گرفتار کند، او هیچ چاره‌ای نخواهد داشت، جز اینکه برخلاف خواست خود، با شغل، محل زندگی یا خانۀ فقیرانۀ خود بسازد و بسوزد.»

 دولت یا اقتصاد را به خاطر وضعیت خودشان سرزنش نمی‌کنند.

در عوض، مسئولیت کامل خود و اعمالشان را می‌پذیرند و باور دارند که خود مسئول آینده ۀ خویش‌اند. جیم ران (Jim Rohn) گفته است که شش سال طول کشیده تا به اولین رقم میلیون دلاری خود دست یابد و این واقعیت که، در طی این سال‌ها، رییس‌جمهور دموکرات جای رییس‌جمهور جمهوری‌خواه را گرفته، هیچ تفاوتی در کار او ایجاد نکرد.

بر اهداف مالی بلندمدت تمرکز دارند.

آن‌ها، به جای اینکه پول در آورده و آن را خرج کنند، از فرصت استفاده کرده و به نحوی به برنامه‌ریزی مالی می‌پردازند که بتوانند به اهداف بلندمدت دست یابند و سپس، آن برنامه‌ها را با پشتکار ادامه می‌دهند.

 فرض را بر این نمی‌گذارند که همه چیز را می‌دانند.

۸۶% از افراد ثروتمند عاشق مطالعه‌اند و به آموزش مادام‌العمر باور دارند. ۸۸% ازآنها، هر روز، به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر، به مطالعۀ مطالب آموزشی یا مطالب مرتبط با کار می‌پردازند. ۶۳% از این افراد، در حین رفت و آمد به محل کار خود، به کتاب‌های صوتی گوش می‌دهند.

 خدماتی را ارائه می‌دهند یا محصولات ارزشمندی تولید می‌کنند.

این طور نیست که فقط کالاهایی که افراد دیگر تولید کرده اند را مصرف کنند ، [بلکه، آن‌ها نیز، به نوبۀ خود، تولیدکننده هستند].

 کار آن‌ها چیزی بیش از حضور یافتن در محل کار، انجام دادن کار و رفتن به منزل است.

آن‌ها به دنبال راه‌هایی هستند تا فراتر و بیشتر از وظیفۀ خود عمل کنند، حتی اگر صاحب شغلی تمام وقت (از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر) بوده و حقوق‌بگیر باشند. ۴۴% از افرادی که از نظر مالی موفق‌اند، سه ساعت قبل از شروع کار، از خواب بیدار می‌شوند.

آن‌ها بیش از آنکه شور و شوق پول در آوردن داشته باشند، از فرایند خلاقیت خود به وجد می‌آیند.

 این طور نیست که این افراد به کسب درآمد بی‌اعتنا باشند، امّا، اولویت اول آن‌ها پول نیست. خوشحال کردن مشتریان و مراجعین به افراد ثروتمند احساس رضایت‌مندی می‌دهد. آن‌ها، لزوماً، نیازی به وسایل و اسباب‌بازی‌های آخرین مدل ندارند.

سخن آخر: هیچ‌کدام از ما کنترلی بر روی دولت، دوستان و بستگان منفی نگر یا بر روی اقتصاد نداریم، با این حال، می‌توانیم طرز تفکر خود را کنترل کنیم. اگر بتوانیم طرز فکری افراد ثروتمند را به دست آوریم، دیر یا زود، از نظر مالی به موفقیت واقعی خواهیم رسید. در ضمن، احساس موفقیت مالی، نیز، به ما دست خواهد داد، اگرچه از نظر پولی در مضیقه باشیم. پس، با تغییر فکر خود چیزی از دست نخواهیم داد. موفقیت مبارک!