یکی از باورهای رایج در جوامع مختلف این است که اگر می‌خواهید موفق شوید باید سخت‌تر و بیشتر از دیگران زحمت بکشید.

در بهترین حالت هم این باور تنها نیمی از حقیقت است.

بر اساس درس‌هایی که از انسان‌هایی که در زندگی فردی و حرفه‌ای خود بسیار موفق‌اند آموختم یکی از لحظات سرنوشت‌ساز و تأثیرگذار در زندگی آن‌ها زمانی بوده که فهمیده‌اند نه تنها سخت‌کوشی و تلاش بی حد و حصر برای موفقیت کافی نیست بلکه غالباً این باور چیزی جزء اتلاف وقت و انرژی برای آن‌ها در پی نداشته است.

بهتر است از این به بعد با این دید به زندگی خود نگاه کنید. در این مقاله ۳ فاکتور تأثیرگذار را بررسی خواهیم کرد که وقتی پای موفقیت در تمام حوزه‌های زندگی در میان باشد نه تنها از نظر اهمیت و جایگاه در کنار سخت‌کوشی قرار می‌گیرند بلکه در اغلب موارد به مراتب مهم‌تر و سرنوشت‌سازتر از سخت‌کوشی هستند.

هدف

شاید برای سالیان متمادی در یک اتاق بخار (کنایه از محل کار) کار کنید و حتی ندانید چرا و برای چه.

اگر تک تک افراد شکست خورده (که عامل اصلی شکستشان خودشان بوده‌اند) را در سراسر جهان بررسی کنید و در زندگی آن‌ها کند و کاو کنید، متوجه خواهید شد که زندگی آن‌ها فاقد یک عنصر حیاتی و تأثیرگذار بوده است: هدف.

این افراد نمی‌دانند به کجا دارند می‌روند و مقصد اصلی آن‌ها در زندگی کجاست. فکر نمی‌کنند که دلیل اصلی کارهایی که هر روز انجام می‌دهند چیست و فکر نمی‌کنند می‌تواند دلیلی برای همه‌ی این کارها وجود داشته باشد. این قبیل افراد تنها به دنبال رضایت و لذت لحظه‌ای مانند غذا و … هستند و تنها همین موارد بزرگ‌ترین مانع بر سر راه آن‌ها برای کسب موفقیت و رسیدن به عزت و سعادتمندی ست.

آن‌ها تنها بر اساس بعد حیوانی انسان عمل می‌کنند؛ بنابراین نمی‌توانند مانند یک انسان بالغ و هوشمند تفکر بلندمدت داشته باشند و پیوسته خود و زندگی‌شان را آنالیز کنند.

برای اینکه متوجه فقدان یک هدف مشخص و روشن شوید لازم نیست بیش از حد بر زندگی افراد شکست خورده متمرکز شوید. اگر دائماً آگاه و هوشیار نباشید، شما هم بعد از مدت کوتاهی خودتان را در حال انجام کارهایی خواهید یافت که حتی نمی‌دانید چرا و به کدامین دلیل و برهان مشغول انجام آن‌ها هستید.

حرکت می‌تواند دوست خوبی برای شما باشد اما اگر به اندازه کافی مراقب آن نباشید حتی همین دوست خوب نیز می‌تواند وقت و انرژی زیادی را در زندگی‌تان تلف کند.

Hard-work-without-purpose

هر وقت کاری را شروع کردید این نکته را به خاطر بسپارید که در واقع تصمیم گرفته‌اید این کار را در بقیه‌ی عمر خود انجام دهید. مگر در مواردی که ندایی درونی یا بیرونی به شما یادآوری کند که باید کاری دیگری را شروع کنید.

هر وقت کاری را بدون داشتن درکی روشن از نتایج مورد انتظار شروع کنید، شاید ساعت‌ها و روزها طول بکشد تا به این مطلب پی ببرید که این کاری نیست که برای رسیدن به اهداف خود باید انجام دهید.

سعی نکنید فردی سخت‌کوش و مشغول باشید. بکوشید با برنامه‌ریزی کافی اقداماتی هدفمند و نتیجه گرا انجام دهید.

 روی خودتان کار کنید

باید ۱۰ برابر سخت‌تر و بیشتر از کار بر روی المان‌ها بیرونی، بر روی خود کار کنید و با این کار احساس خواهید کرد که ۱۰ برابر سریع‌تر از حالت معمول به سمت اهداف خود در حال حرکتید.

تقریباً تمام کار سخت و مؤثری که باید برای کسب موفقیت و سعادت انجام دهید این است که رویه‌ها و عادت‌های خود را با رویه‌ها و عادات یک فرد موفق جایگزین کنید. با تغییر عمدی روش‌های معمولتان، نتایجی را که به دست می‌آورید، ارزشی که تولید می‌کنید و دیدگاهتان درباره‌ی خودتان و دنیای پیرامونتان را برای همیشه تغییر می‌دهید.

اگر بتوانید مانند بروس لی هر روز عادت‌ها و تمرین‌های خاصی را به صورت پیوسته و مداوم انجام دهید شکی نیست که دیر یا زود به هنرمند رزمی معروفی تبدیل خواهید شد، درسته؟

و نظرتان درباره‌ی عمل کردن مانند فرد موفقی که پیروزی‌هایش در دنیای کسب ‌وکار زبان زد عام و خاص هست چیست؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بتوانید عادت‌ها و رویه‌هایی را پیش بگیرید که به دیگران اجازه داده قدرت و خلاقیت لازم برای کسب موفقیت در زندگی فردی و حرفه‌ای‌شان را آزاد کنند؟

حقیقتاً می توایند از همین امروز این کارها را شروع کنید و بلافاصله نتایج حیرت‌انگیز و مهمی به دست آورید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که عادت‌ها و باورهای محدودکننده را کنار بگذارید تا جا برای رویه‌ها و عادات جدید باز شود.

فقط باید قبل از اینکه عادات و رویه‌های معمول خود را به فراموشی بسپارید به آن‌ها با دقت نگاه کنید. اگر نتوانید به علف‌های هرزی که در میان گل‌ها روییده‌اند نگاه کنید نمی‌توانید آن‌ها را از زمین بیرون بکشید.

موفقیت از طریق جنگیدن با عادات کهنه به دست نمی‌آید بلکه با فراموشی آن‌ها و کاشت عادت‌های جدید به جای آن‌ها می‌توانید به پیروزی و سعادت دست یابید.

باور

اگر به اینکه می توایند به تمام اهداف و خواسته‌هایتان برسید اعتقاد نداشته باشید، شب و روز زحمت خواهید کشید اما هرگز موفق نخواهید شد.

بعضی وقت‌ها، تمام فاصله‌ای که شما و اهدافتان را از یکدیگر جدا کرده، در ذهن شماست. اگر این موانع ذهنی را برطرف کنید خواهید دید که چطور در مدت زمانی کوتاه توانسته‌اید به تمام اهداف و آرزوهایی که عمری را در حسرت داشتن و رسیدن به آن‌ها سپری کرده‌اید، برسید.

تا زمانی که باور نداشته باشید که می‌توانید به اهداف خود دست یابید، به بهانه‌های تکراری چنگ خواهید زد که کاری جزء منحرف کردن تمرکز شما از ماهیت و ذات حقیقی زندگی انجام نمی‌دهند. خیلی ساده ست چون داشتن چیزی که هنوز برای بهره‌مندی از آن آماده نیستید و تبدیل شدن به فردی که باور دارید نمی‌توانید به آن تبدیل شوید موجب می‌شود بترسید و آشفته شوید.

اگر بتوانید باورهای محدودکننده‌تان درباره آنچه که می‌توانید داشته باشید یا به آن تبدیل شوید را از ذهن خود حذف کنید، واقعیت زندگی‌تان بلافاصله تغییر خواهد کرد.

نتیجه‌گیری

بنده به خوبی می‌دانم که این ۳ فاکتور برای تأثیرگذاری کامل نیاز به سخت‌کوشی و تمرکز هم دارند اما رهایی از استرس، سرخوردگی و تلاش‌های بی‌حاصل می‌تواند موجب صرفه‌جویی وقت، انرژی و هزینه‌ی خیلی زیادی شود که بسیار ارزشمند و ستودنی ست.

برای حمایت از ما این مقاله  را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر