تنها افراد معدودی در این جهان وجود دارند که ثروت و موفقیت را به طور مداوم به سوی خود جذب می‌کنند.

و کسانی که نمی‌توانند این کار را انجام دهند، همیشه به آن‌ها حسادت می‌ورزند. فکر می‌کنند که این اشخاص فریبکار هستند یا فقط در همه حال خوش شانس هستند، والدین خیلی ثروتمندی داشته‌اند یا ارث بادآورده ای به آن‌ها رسیده است که هیچ کس از آن اطلاعی ندارد. در جهان ما، مردم هر نوع تهمتی که بتوانند به افراد ثروتمند و موفق می‌زنند.

حقیقت این است که بیشتر افراد موفق عادت‌های خاصی را در وجود خود نهادینه کرده‌اند که باعث موفقیت پی در پی آن‌ها می‌شود. هیچ کس موفق به دنیا نیامده است… آن‌ها فقط عادت‌هایی را یاد گرفته‌اند که پاداش بزرگی در زندگی نصیبشان می‌کند و این عادات را به عنوان بخشی از زندگی روزمره خود تبدیل کرده‌اند.

تکبر و جهل مانع از آن می‌شود که بسیاری از افراد جامعه از این انسان‌های موفق و بزرگ چیزی بیاموزند. این افراد هرگز به اهدافشان نزدیک هم نخواهند شد.

آیا فردی هستید که با دیدن یکی از این افراد ثروتمند غمگین و افسرده می‌شوید؟ آیا نگاه همراه با حسرت و حسادت به آن‌ها، شما را به اهدافتان نزدیک می‌کند یا با این طرز فکر شادتر می‌شوید؟ اگر پاسختان به این سؤال‌ها نه است، وقت آن است که خشم و حسادت خود نسبت به این افراد را کنار بگذارید و شروع به نهادینه کردن عادت‌هایی که از این افراد یک فوق ستاره موفق ساخته است در شخصیت خود کنید.

افراد ثروتمند ریسک می‌کنند.

این موضوعی است که احتمالاً در مقالات زیادی به آن اشاره خواهم کرد. ریسک کردن امری ضروری برای موفقیت است. مهم نیست در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم …هیچ چیزی در زندگی بدون کمی ریسک و به آسانی به دست نمی‌آید. اگر می‌خواهید بهترین پاداش‌ها در زندگی نصیبتان شود و به موفقیت‌های عالی برسید باید از فرصت‌ها استفاده کنید. افراد ثروتمند از این مطلب به خوبی آگاه هستند زیرا آن‌ها مجبور به استفاده از فرصت‌های زیادی برای رسیدن به مکان کنونی شان بوده‌اند. خواه تجارت خودشان را آغاز کرده باشند یا تمام مال و دارایی خود را در یک کسب و کار نوپا سرمایه گذاری کرده باشند یا تمام دهه ۲۰ سالگی زندگی خود را برای موزیسین حرفه ای شدن صرف کرده باشند، در نهایت فرصت مناسب را به دست آورده‌اند. این مسائل مانند ورزش کردن یا موفقیت‌های سطح پایین نیست.

 مردم باید تا حدودی ساده لوح باشند که این موفقیت‌ها را شانس قلمداد کنند. اما واقعیت این است که مردم ساده لوح نیستند بلکه ترجیح می‌دهند در محدوده آسایش و امنیت خود باقی بمانند. رسیدن به موفقیت بی حد و حصر نیازمند تلاشی پیوسته است. مهم نیست که هدف شما چیست، دیر یا زود باید پا به میدان گذاشته و برای رسیدن به آرمان خود از جان و دل مایه بگذارید و ریسک کنید البته اگر می‌خواهید به خود شانسی برای موفقیت بدهید. اگر شکست هم بخورید قول می‌دهم که این قدرها هم که فکر می‌کنید بد نخواهد بود و شما خیلی زود باز هم قدم در وادی مبارزه برای رسیدن به رویاهایتان خواهید گذاشت. ریسک کردن را شروع کرده و با آن احساس راحتی کنید.

افراد ثروتمند به دور از رضایت و قناعت باقی می‌مانند.

این مورد کمی گیج کننده و در تضاد با واقعیت است زیرا اکثر مردم فکر می‌کنند ثروتمند شدن به دنبال خود رضایتی بی مانند دارد. البته که این طور است اما افراد ثروتمند به خود اجازه نمی‌دهند در دام رضایت یا قناعت گرفتار شوند. آن‌ها پیوسته در حال رشد و ترقی هستند و احساس رضایت موجب عقب ماندن خیل عظیمی از افراد عادی در جامعه خواهد شد. بسیاری از عوام فکر می‌کنند که دیگر به حد کمال رسیده‌اند و نیازی به پیشروی ندارند. اما افرادی که عمری را در ثروت و تنعم زندگی کرده‌اند توقف و عدم تلاش را برابر با بی پول شدن می‌پندارند. آن‌ها با احساس رضایت و عدم کوشش راحت نیستند و بدین ترتیب دائماً در پی اهداف و ثروت بیشتر می‌باشند.

افراد ثروتمند انتقادپذیر هستند.

انتقادپذیر بودن برای من هم هنوز دشوار است و مطمئنم خیلی از افراد نیز مثل خودم هستند. ما از روی غریزه و به طور طبیعی وقتی کسی زبان به انتقاد از ما می‌گشاید و تلاش می‌کند تا این نکته را به ما گوشزد کند که کارت اشتباه است حالت تدافعی می‌گیریم. حتی اگر آن انتقاد نصیحتی سازنده و ارزشمند باشد، افراد عادی احساس می‌کنند که مورد انتقاد واقع شده‌اند، مکانیزم دفاعی شان فعال می‌شود، گوش دادن را تمام و شروع به دفاع از خود با حالتی تدافعی می‌کنند. این شرم آور است. افرادی که پیوسته ثروتمندتر و موفق‌تر می‌شوند انتقاد را به عنوان فرصتی برای یادگیری و قوی‌تر شدن نسبت به گذشته می‌بینند. انتقاد چیز بدی نیست. در حقیقت به ما یادآوری می‌کند که انسان هستیم. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که اجازه دهیم دیگران از ما انتقاد کنند.

افراد ثروتمند هیچ وقت از کلمه‌ی هرگز استفاده نمی‌کنند.

هرگز. زیرا زمانی که آن‌ها می‌گویند هرگز، زمانی است که دست از کار کشیده‌اند و کاری را برای همیشه رها کرده‌اند. افراد ثروتمند فرصت‌های طلایی خود را با رها کردن از دست نمی‌دهند. هیچ وقت نمی‌گویند کاری غیر ممکن است. تفکر آن‌ها این است : ممکن است. تنها باید سخت تلاش کنید.

افراد ثروتمند به آموزش خود بها می‌دهند.

اکثر افراد وقتی مدرسه و دانشگاه را تمام می‌کنند، یاد گرفتن و آموزش شخصی را رها می‌سازند. آن‌ها با خود می‌گویند «مدرکم را گرفتم. الآن همه چیزهایی را که باید بدانم یاد گرفتم، بنابراین دیگر مجبور نیستم چیز دیگری یاد بگیرم. وظیفه‌ام را انجام دادم. » و این خود مشکل است. زیرا هرگز نباید آموزش را رها کنیم. من هر روز تلاش می‌کنم یک موضوع جدید (در حقیقت چیزهای زیادی) یاد بگیرم و پیوسته به دنبال دانش و آگاهی جدید و به روز هستم. من این عادت را از افراد ثروتمند فرا گرفته‌ام زیرا آن‌ها همیشه در حال یادگیری هستند، به کتابخانه‌ها می‌روند تا مطلبی تازه یاد بگیرند. کتاب بخوانید، مربی داشته باشید، به نوارهای صوتی گوش دهید، از مطالب وب سایت‌ها و وبلاگ‌ها استفاده کنید و غیره.

افراد ثروتمند مسئولیت کامل اعمال خود را می‌پذیرند.

به این مورد این طور نگاه کنید، افراد ثروتمند به دیگران اعتبار می‌دهند. آن‌ها پیوسته می‌خواهند اطمینان حاصل کنند که دیگران احساس مهم بودن کنند زیرا این مسئله نقش بسزایی در موفقیت خودشان دارد. آن‌ها هوای نفس و غرور خود را کنار می‌گذارند زیرا تنها نتایج برایشان مهم است. پس برایشان ارزشمند است که به دیگران اعتبار و اهمیت دهند.

به نظر شما کدام یک از این موارد مهم تر است؟ آیا با انسانی ثروتمند دوست هستید؟ به نظر شما آن ها چه کیفیاتی دارند که این درجه از موفقیت را برایشان به ارمغان آورده است؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.