گاهی روابط بعد از شروعی خوب و مناسب به شکست می انجامند. بعضی اوقات فقط با پرسیدن چند سؤال کوچک و جزئی ناگهان رابطه شما به پایان خود میرسد. برخی اوقات نیز با اینکه شما باور دارید که او مرد رویاهایتان است، پیامهایی درهم و گیج کننده به شما منتقل میکند و شما را وادار به حدس و گمان راجع به احساسات خود میکند. در این مواقع شما شروع به بهانه جویی و ایراد گرفتن از او به خاطر رفتار نامشخص اش میکنید. درک کردن علائم و نشانههایی که ثابت میکند مردتان دیگر علاقمند به شما نیست ممکن است دردناک باشد، اما به شما کمک خواهند کرد تا به یک رابطه مرده و بی معنی پایان دهید و بتوانید به زندگی خود ادامه داده و از آن نهایت لذت را ببرید.
۱-روابط
او تلفنهای شما را جواب نمیدهد یا ایمیلها و پیامهایتان را به موقع پاسخ نمیدهد. شما نیز دائماً از این طرز برخورد او بهانه جویی میکنید و ایراد میگیرید. نادیده گرفتن، سادهترین و مشخصترین نشانه عدم علاقه و توجه او نسبت به شماست.
۲-اجتماع
او در مورد زندگی خانوادگیاش با شما صحبت نمیکند یا هیچ تلاشی برای معرفی شما به اعضای خانواده و دوستانش انجام نمیدهد. برای انجام وظایف اجتماعی و شغلیاش از شما تقاضای کمک نمیکند. هیچ وقت برای ملاقات با دوستان و اعضای خانوادهتان در دسترس نیست.
دسترسی
به قدری سرش شلوغ است که دیگر وقتی برای شما ندارد، همیشه به انجام کارهایی غیر از کنار شما بودن سرگرم است. به سختی حاضر به اختصاص یک روز وقت بیشتر برای شماست. اصلاً به این نکته توجه نمیکند که نیازهای شما چیزی بیش از نیازهای مادی است.
آینده
اصلاً به فکر آینده نیست. حتی اگر شما در حال برنامه ریزی برای مراسم عروسی و ازدواج خودتان هستید، او حداقل به فکر تعطیلات بعدی تان یا گذراندن آخر هفته ای لذت بخش با شما هم نیست.
وضوح و روشنی
هیچ مردی کاملاً نمیداند که چطور احساسات خود را مستقیماً بیان کند، بنابراین به مبهم بودن ادامه میدهد. احساسات خود را به روشنی و با صراحت تمام ابراز نمیکند و رفتاری نامعلوم و پر از ابهام را از خود نشان میدهد. ممکن است شک و تردیدهایش را کاملاً درک نکرده باشد.
زنان دیگر
با علاقه ای عجیب در مورد دیگر زنان با شما صحبت میکند و اصلاً اهمیتی نمیدهد که ممکن است شما را ناراحت کند. ممکن است روابطش با همسر یا دوستان قبلیاش را حفظ کند. مردی که عاشقتان باشد، به شما توجه خواهد کرد و هرگز کاری که موجب ناراحتی شما شود انجام نخواهد داد.
بهانه جویی
دلایل زیادی برای رفتارهای مبهم خود دارد. دلایلی از قبیل کار زیاد، ضربه روحی از یک زن دیگر و یا نداشتن وقت و حوصله کافی برای عدم بحث درباره رفتارش میتراشد. اگر به شما علاقه داشت به جای بهانه جویی، راه حلی پیدا میکرد.
روابط جنسی
خواهان روابطی کمتر و محدودتر با شماست، دوست دارد کمتر در کنار شما باشد یا عادتهایی نظیر نوشیدن مشروبات الکلی پیدا کرده است. تعداد روابط زناشویی شما کم، بلکه متوقف شده است.
غریزه
به احساسات خود بها دهید. اگر حس میکنید چیزی اشتباه است یا مشکلی وجود دارد، احتمالاً همین طور است. از دوستان خود در این مواقع کمک بگیرید، زیرا آنها بهتر متوجه وجود مشکلات در روابط شما میشوند. شاید هم بخواهند مطلبی را با شما در میان بگذارند ولی نگران هستند که مبادا شما را ناراحت کنند.
پاسخهای شما
روابط سالم و پایدار همیشه روابطی دوطرفه هستند. به پاسخها و واکنشهای خود خوب فکر کنید. شاید رفتار شما باعث سوء ظن همسرتان شده است. شاید رفتار او پاسخی در مقابل رفتار اشتباه شما است. به جوابها و رفتارتان فکر کنید، شاید همسرتان به جبران حرفهای شما کارهایی خاص را عمداً انجام میدهد.
در اکثر موارد می توانید از طریق صحبت کردن، شنیدن نظرات یکدیگر و اندکی گذشت بر بسیاری از چالش های زندگی غلبه کنید. در انتهای این مقاله جمله ای را در مورد زندگی زناشویی بیان می کنم که در ذهن بنده حک شده است دقیقا به خاطر نمی آورم در کتابی این جمله ی زیبا را خواندم یا در اینترنت و یک وب سایت فارسی، مهم نیست. چیزی که اهمیت دارد این است که شاید پدر و مادر های ما بر اساس این قانون زندگی کرده اند که آمار طلاق در دوران جوانی شان بسیار پایین بوده است.
اساس زندگی بر ۱۰ اصل استوار است: اصل اول محبت و نه اصل دیگر گذشت.
شما به کدام بیشتر اهمیت می دهید، دوست داشتن، بخشش یا هر دو؟ کدام یک برای داشتن رابطه ای سالم و پایدار مهم تر است؟
نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
بدون نظر