دورانی وجود داشت که در آن از اینترنت از لحاظ تجاری فقط برای یک مقصود استفاده میشد : تفریح و سرگرمی. درست است. ما از این شبکه جهانی (یک شگفتی با تکنولوژی بالا که توسط برخی از درخشان ترین ذهنهای پژوهشی آمریکا توسعه یافته بود) بهرهمند بودیم و فقط افرادی که در صنعت فیلم و تفریح و سرگرمی بودند از آن کسب در آمد میکردند.
ما مسیری طولانی را از آن زمان تاکنون طی کردهایم.
امروزه، ما میتوانیم هر چیزی را که میخواهیم در کسری از ثانیه به موجب ساختار قوی اینترنت به صورت آنلاین پیدا کرده و خریداری کنیم و در مدت کوتاهی درب منزل تحویل بگیریم که، حداقل از این نظر، این شبکه جهانی سیری صعودی و شگفت انگیز دارد؛ و تنها یک مطلب برای ما مسلم و حتمی است، یک چیز است که اینترنت بدون آن احتمالاً غیر قابل استفاده است، منظورم جست و جو است.
فقط در مورد گوگل و بینگ صحبت نمیکنم. موتورهای جست و جو در هر نرم افزار و وب سایت بزرگی تعبیه شده اند. بدون آنها، نمیتوانید هیچ چیز، هیچ کس یا مکانی را به صورت آنلاین پیدا کنید. بدون جست و جو اینترنت کما بیش غیر قابل استفاده است.
موتورهای جست و جو برای دنیای مجازی است اما موتورهای احتراق داخلی برای دنیای واقعی. تنها تفاوت حقیقی بین آنها این است که موتور های جست و جو شما را قادر میسازد تا نیازهایتان را پیدا و تهیه کنید بدون اینکه مجبور باشید به طور فیزیکی جایی بروید.
و با این حال، تکنولوژی و ساختار جست و جو هنوز مراحل ابتدایی خود را طی میکند. همان طور که میدانید، این تکنولوژی اساساً بر پایه مجموعه ای از الگوریتمها برای رتبه بندی نتایج در هنگام مواجه شدن با معیارهایی خاص بنا نهاده شده است. خیلی هوشمند، بصری یا تعاملی نیست. فقط توسعه توانایی تعاملی آن در سطح انسانهای اولیه شروع شده است.
با این وجود زمانی فرا خواهد رسید که شما برای پیدا کردن چیزی که در جست و جویش هستید یا حتی تعیین دریافت آن به شکلی که بتوانید به آسانی و فوراً از آن استفاده کنید از پرسشی کلامی، سؤالی پیچیده یا حتی فکرتان استفاده کنید. زمانی خواهد رسید که همه چیزهای ارائه شدن در جهان ما به راحتی قابل دسترس خواهد بود، فقط کافی است طلب کنید.
حتی در آن زمان هم، هر چقدر تکنولوژی یا فن آوری پیچیده شود، چیزهایی وجود دارد که شما هرگز تاکید میکنم هرگز نمیتوانید با استفاده از موتورهای جست و جو یا هر موتور دیگری پیدا کنید. اما کاملاً مطمئن ام مردم دست از تلاش بر نخواهند داشت.
خستگی : هیچ گاه خستگی و نشاطی که بعد از دویدن در دوی ماراتن، برنده شدن در یک بازی کامل بسکتبال، پیاده روی در دامنهی زیبا و خوش منظرهی کوهی بلند و در نهایت فتح قله یا قطع کردن یک درخت بلوط ۴۰ متری و قطعه قطعه کردن آن برای تولید هیزم به شما دست میدهد را نمیتوانید با استفاده از موتورهای جست و جو پیدا کنید. در حالی که رانندگان خودروهای مسابقه ای یا گیمر های آنلاین بعد از تجربه هجوم شدید آدرنالین این احساسات را پیدا میکنند، اما نیک میدانیم که این دو موقعیت بسیار با یکدیگر متفاوت هستند.
الهام : شما هرگز الهامات و شهودهایی که قابلیت تغییر زندگیتان را داشته باشند پیدا نمیکنید. در زندگی شخصی خودم چندین بار این موقعیت را تجربه کردهام. به نظر میرسد که در چنین شرایطی ارتباط عاطفی عمیقی بین شما و پیامی که در لحظهی نیاز دریافت میکنید برقرار میشود گویی آن پیام خاص فقط با شما در حال صحبت است. در حالی که ممکن است منبع آن پیام یک کتاب، بازی، اتفاق یا یک شخص باشد، شک دارم که توییت های شما بتوانند چنین قوت و اثری داشته باشند.
عشق : نمیخواهم اینجا خودم را جذاب نشان دهم. فقط میخواهم بگویم، هرگز نمیتوانید عشق راستین و پایدار را بدین صورت پیدا کنید. بله، شما ممکن است در دنیای مجازی با فردی آشنا شوید که بعداً به مرد یا زن رویاهایتان تبدیل شود ولی فکر میکنید این نوع ملاقات با دیدار و آشنایی در یک مهمانی یا رویدادی اجتماعی تفاوتی ندارد؟ مطمئناً، انواع گوناگونی از عشق و علاقه وجود دارد، اما ارتباطات واقعی انسان (روحی و جسمی) متفاوت است. عشق واقعی چه در زمان شکل گیری و چه بعد از آن این نوع نیازها را که جزء نیازهای اساسی بشر است پوشش میدهد.
شخص شما : متأسفانه، پیدا کردن راه خود در این دنیای پر هیاهو کاری بسیار سخت و پیچیده است. روزانه هزاران نویسنده و بلاگر در عرصه اینترنت پدیدار میشوند که مدعی هستند میتوانند به شما برای یافتن شادی، موفقیت، علاقه و استعداد، نیروی درون، پنیرتان یا هر چیز دیگری، کمک کنند. حقیقت این است که شما باید این موارد را از خلال تجربیات شخصی خود پیدا کنید …و با اعتماد به نفس کامل راه خود را یافته و به سمت موفقیت در همه زمینهها قدم بردارید.
زندگی : ویلیام شاتنر برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ این جمله را بیان کرد «زندگی به دست آر». نه تنها این جمله به مراتب روشنگرتر و نیرومند تر از اعتبار و بهایی بود که مردم به آن دادند، قطعاً در فرهنگ جدید ما که آمیخته با شبکه های اجتماعی و ابزار های دیوانه کننده است با معنایی جدید به حیات خود ادامه خواهد داد. گذران زندگی خود در دنیای مجازی و آنلاین بودن در همهی اوقات روز، زندگی نیست. فقط نوعی دیگر از اعتیاد است که اذهان شما را از مسائل مهم و اصلی در زندگی واقعی منحرف میکند.
واقعیت این است که مردم فقط کامپیوترهای مصنوعی و بی جان نیستند و زندگی بر روی کره خاکی مان تنها یک اکوسیستم نیست. اهمیتی ندارد که دنیای مجازی چقدر شبیه به زندگی و جهان واقعی است، هرگز این دو یکسان نخواهند بود. باید بپذیریم که تجربههایی منحصر به نسل بشر است و هرگز قابل کپی برداری و تکثیر نخواهند بود؛ و باید چنین باشد.
به نظر شما با توجه به پیشرفت سرسام آور تکنولوژی در دنیای کنونی، آیا ممکن است روزی برسد که اختلاف بین دنیای مجازی و واقعی خیلی ناچیز باشد؟ اگر محدودیتی وجود نداشت چه قابلیتهایی را به فضای مجازی اضافه میکردید؟
نظرات و دانسته های خود را با در میان بگذارید.
با عرض سلام و وقت بخیر.
با اون قسمت از صحبتتون که عشق روحی و جسمی متفاوت است با شما موافقم اما با اون قسمت که در دنیای مجازی عشق نیست خیر! بله اگر یک عشق تماما در دنیای مجازی باشد با مفهوم واقعی عشق فاصله دارد اما اگر صرفا آغاز یک رابطه ی عاطفی در دنیای مجازی باشد و بعدا با ارتباط دو نفره حضوری و عاطفی گره بخورد می تواند جلوه گر عشق باشد.
ممنون
بنده هم خدمت شما کاربر عزیز سلام عرض می کنم. با نظر شما موافقم اگر آشنایی ما در دنیای مجازی و به عنوان مثال در یکی از شبکه های اجتماعی باشد و این آشنایی شروعی برای عشق پایدار در دنیای واقعی و با توجه به ارزش های دو طرف باشد نه تنها بد نیست بلکه این رابطه می تواند نکات مثبت استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی را به دیگر افراد جامعه نشان دهد اما اگر این رابطه صرفا به فضای مجازی محدود شود هر دو طرف با مشکلات یا حتی خطرات بالقوه ای روبرو خواهند شد . منظور بنده هم اجتناب از گرفتاری در چنین روابطی ست.
با تشکر
نحوه بیان مطلبتون اصلا منطقی نیست به خصوص همون جمله اول…
دورانی وجود داشت که در آن از اینترنت از لحاظ تجاری فقط برای یک مقصود استفاده میشد : تفریح و سرگرمی.
با سلام خدمت شما کاربر عزیز . نمی دونم چند سالتون هست ولی بنده خوب به خاطر دارم که تا چند سال پیش در کشور خودمون عمده وب سایت های موجود در فضای مجازی مربوط به فیلم و عکس و مسائل دیگر بود و وب سایت های خبری، ورزشی یا فروشگاه های اینترنتی هنوز متولد نشده بودند ، وجود این جمله کنایه ای از نبود این قبیل وب سایت ها در آن دوران دارد .
با تشکر
یا اینکه مقاله خارجی رو ترجمه کردی :دی یه خورده برای شعور مخاطبت احترام قائل شو…
کاش بیشتر توضیح می دادی دوست گلم!!!!!!!!!!!!!